تاریخچه شروع جنگ: شرایط جهانی پس از آغاز جنگ
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۰
واکنشها و شرایط جهانی پس از آغاز جنگ ایران و رژیم بعث عراق با شروع جنگ ایران و رژیم بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰)، واکنشهای متعددی از سوی جامعه بینالمللی به این رویداد نشان داده شد. این جنگ نه تنها بر دو کشور درگیر بلکه بر کل منطقه و […]
واکنشها و شرایط جهانی پس از آغاز جنگ ایران و رژیم بعث عراق
با شروع جنگ ایران و رژیم بعث عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰)، واکنشهای متعددی از سوی جامعه بینالمللی به این رویداد نشان داده شد. این جنگ نه تنها بر دو کشور درگیر بلکه بر کل منطقه و حتی بر سیاستهای جهانی تأثیرات گستردهای داشت. در این پست، به بررسی شرایط جهانی و واکنشهای بینالمللی پس از آغاز جنگ ایران و رژیم بعث عراق میپردازیم.
واکنش کشورهای همسایه و منطقه
کشورهای عربی: بسیاری از کشورهای عربی منطقه، به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، از حمله رژیم بعث عراق به ایران حمایت کردند. این کشورها به دلیل نگرانی از گسترش انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن بر ثبات داخلی خود، از رژیم بعث عراق حمایت مالی و تسلیحاتی کردند. عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی از جمله کشورهای مهمی بودند که به رژیم بعث عراق کمکهای گستردهای ارائه دادند.
سوریه: بر خلاف بسیاری از کشورهای عربی، سوریه به رهبری حافظ اسد از ایران حمایت کرد. روابط نزدیک بین دو کشور به دلیل مواضع مشترک در قبال اسرائیل و دشمنی با رژیم بعث رژیم بعث عراق، باعث شد که سوریه در این جنگ به ایران نزدیک شود.
واکنش قدرتهای جهانی
ایالات متحده آمریکا: در آغاز جنگ، ایالات متحده موضعی محتاطانه اتخاذ کرد. با وجود اینکه ایران پس از انقلاب اسلامی به دشمن اصلی آمریکا تبدیل شده بود، اما واشنگتن از حمایت آشکار از رژیم بعث عراق خودداری کرد. با این حال، به مرور زمان و با ادامه جنگ، آمریکا به طور غیرمستقیم از رژیم بعث عراق حمایت کرد و حتی در برخی موارد به رژیم بعث عراق کمکهای اطلاعاتی و تسلیحاتی ارائه داد.
استراتژی آمریکا در جنگ ایران و رژیم بعث عراق را میتوان به شکلهای زیر صورتبندی کرد :
حمایت آمریکا در سازمان ملل متحد از درخواست رژیم بعث عراق در مورد برقراری آتشبس بین ایران و رژیم بعث عراق
ریگان با پیشروی ایرانیها در جبهههای جنگ به شولتز وزیر امور خارجه هشدار داد و گفت ایالات متحده آمریکا باید بیسر و صدا از صدام حسین حمایت کند با عقب نشینی رژیم بعث عراق در بهار 1982 (1361) این نگرانی در واشنگتن پدید آمد که مبادا رژیم بعث عراق در نهایت بازنده جنگ شود و شاهد ایران پیروزمندی که بخواهد انقلاب بنیادگرایانهاش را به مرزهای غربی صادر کند و در قلب جهان عرب گسترش دهد و این آن چیزی نبود که آمریکا میخواست.
رژیم بعث عراق در نظر داشت از طریق دوستانش در جنبش عدم تعهد،شورای امنیت را تشویق کند تا قطعنامه ای را بر پایه آن عوامل اصلی که میتوانست اساس گفتگوهایی قرار گیرد،به تصویب رساند.که سرانجام این امر کارگر افتاد.نماینده دائم گینه هنگامی که در جولای 1982 ریاست شورای امنیت را بر عهده گرفت،قادربوداعضای شورا را که در ابتدا دچار تردید بودند،به تصویب قطعنامه 514 شورای امنیت ترغیب کند که بر پایه آن،درخواست یک آتش بس،پایان فوری هرگونه فعالیت های نظامی ،عقب نشینی نیروها به مرز های شناخته شده بین المللی مطرح شده است.پس از آن،شورا خوش بینانه تصمیم گرفت تیمی از ناظران سازمان ملل را برای نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها به کار گمارد.
تشویق رژیم بعث عراق به حمله به ایران و اعلام حمایت از رژیم بعث عراق، ملاقات فاضل البراک با الکساندر هیگ در مادرید، بیل گیتس نیز در این ملاقات حضور داشته است که نقطه عطف این تحریک و تشویق است.
آمریکا در زمان ریاست جمهوری جیمی کارتر، از طریق تماس با ملک خالد و ملک حسین اردنی، خواستار حمایت آنان از رژیم بعث عراق بود. سفر صدام حسین در 14 مرداد 1359، برابر با 5 آگوست سال 1980، به ریاض برای هماهنگی حمله ارتش رژیم بعث عراق به ایران و حمایت عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود.
بدیهی بود که آمریکا به دلیل هواپیماهای جاسوسی یو_و اس ار 71 و نیز از طریق 2 ماهواره جاسوسی کی هول تایپ (سوراخ کلیدی) ،اطلاعات نظامی دقیقی از تحرک ارتش رژیم بعث عراق در کنار مرز های ایران در اختیار داشت.
سفر دونالد رامسفلد در تاریخ 19 دسامبر سال 1983 به رژیم بعث عراق، برای برقراری رابطه و بازگشایی سفارت (رابطه آمریکا و رژیم بعث عراق از سال 1967 قطع بود) و سفر دوم در تاریخ 1984 برای روابط و همکاری های دوجانبه و منطقهای .
تشویق دولتهای عربی (عربستان و کویت و امارات و قطر) به حمایت از رژیم بعث عراق.
ارسال 5 فروند هواپیما های جاسوسی و شناسایی آواکس در ابتدای جنگ به عربستان. مأموریت آواکسها، جمع آوری اطلاعات نظامی از ایران و فرستادن اطلاعات نظامی ایران برای ارتش رژیم بعث عراق بود.
اتحاد جماهیر شوروی: شوروی نیز موضع مشابهی داشت و در ابتدا سعی کرد تا درگیر جنگ نشود. اما با ادامه جنگ و افزایش حمایتهای غرب از رژیم بعث عراق، شوروی نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم به رژیم بعث عراق کمکهای تسلیحاتی ارائه داد.
در جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران، شوروی مهمترین تأمین کننده سلاح برای رژیم بعث عراق بود. نیروی هوایی رژیم بعث عراق متکی بر هواپیماهای جنگنده و بمب افکن و سوخت رسان شوروی بود. نیروی زمینی به تانک های روسی مجهز بود. تمامی موشک هایی که رژیم بعث عراق در جنگ موشکی علیه ایران استفاده کرد، موشک های روسی بود که با هدایت کارشناسان نظامی شوروی که ظاهراً شرکت های پوششی خصوصی طرف قرارداد رژیم بعث عراق بودند، به ایران شلیک میشد.
در همین جلسه سخن بر سر کشتی روسیست، که 139 تانک برای رژیم بعث عراق آورده و در بندر عقبه پهلو گرفته است.شاید نگاهی شتابزده به تنوع و حجم کمک های شوروی به رژیم بعث عراق، که البته بهای آن ها را دولت رژیم بعث عراق و هم پیمانان عرب سخاوتمندانه پرداخت کردند، شمایی از واقعیت را نشان دهد:
350 موشک زمین به زمین از نوع اسکاد
400 تانک تی – 55
1000 تانک تی – 62
500 تانک پیشرفته تی – 72
70 فروند میگ – 21
70 فروند میگ – 23
25 فروند میگ – 25
25 فروند میگ – 29
4 فروند هواپیمای سوخت رسان توپولوف – 72
73 فروند سوخو – 25
50 فروند سوخو – 17
50 فروند هلی کوپترهای توپدار – میل 25
به نظر می رسد دیگر بیشتر از این شوروی نمی توانست به رژیم بعث عراق کمک کند. وقتی چنین حجم کمکی را میبینیم، بعید به نظر می رسد که صدام حسین با دولت شوروی برای حمله به ایران مشورت نکرده باشد. چنین که یک هفته پیش از آغاز جنگ، طارق عزیز، به عنوان معاون نخست وزیر و عضو شورای فرماندهی، به شوروی رفت و در مورد نیازهای تسلیحاتی رژیم بعث عراق گفتگو کرد.
شوروی در ژوئن 1982 (خرداد 1361) پس از یک وقفه تحویل سلاح به رژیم بعث عراق را از سر گرفت در آن هنگام ابتکار جنگ کاملاً در دست ایرانیها بود. اگر مقادیر عظیمی سلاح و ساز و برگ جنگی نو به فوریت به دست رژیم بعث عراقیها نمیرسید از ایران شکست میخوردند و اعتبار شوروی در جهان سوم پایین میآمد.
اتحاد شوروی(سابق)مجهز کردن نیروی هوایی را به وسیله تعدادی از هواپیماهای مدرن و به ویژه هواپیماهای میگ25،در دو نوع جنگنده و گشتی _ شناسایی آغاز کرد.هواپیمای گشتی_شناسایی میگ25 جهش بزرگ و فراگیری در زمینه فعالیت های گشتی_شناسایی و تصویربرداری هوایی ایجاد نمود.علاوه بر شووی(سابق)موشک های زمینی اسکاد آر17 با برد عملی 275 کیلومتر و برد نظری 300 کیلومتر را به طرف رژیم بعث عراق سرازیر کرد.تعداد این موشک ها به 900 فروند میرسید.تعداد قابل توجهی از تانک های تی72 و نفربر های زرهی بیامپی1 را نیز به رژیم بعث عراق تحویل داد.
تعداد زیادی از تانک های تی55 ساخت چین که معادل بهبود یافته تانک تی55 شوروی(سابق)است نیز خریداری گردید.دریافت هواپیماهای میگ19 و سوخو24 که یک بمب افکن مدرن و جدید شوروی (سابق) بود، وضعیت نیروی هوایی را بهبود بخشید.
در نوامبر 1982 (آبان 1361) بین 1000 تا 1200 مشاور نظامی شوروی به رژیم بعث عراق بازگشتند و در پایگاههای نظامی، فرودگاهها و پادگانها مستقر شدند. 400 فروند تانک تی 55 و 250 فروند تانک تی 72 به رژیم بعث عراق داده شد و مقادیر عظیمی موشک گراد، فراگ 7، سام 9 و اسکادبی در راه بود. جنگندههای میگ 25 شناسایی و هلیکوپترهای توپدار امآی 24 نیز به رژیم بعث عراق تحویل شد.
کشورهای اروپایی: کشورهای اروپایی نیز واکنشهای مختلفی نسبت به جنگ ایران و رژیم بعث عراق داشتند. برخی از این کشورها، به ویژه فرانسه، به طور علنی از رژیم بعث عراق حمایت کردند و به این کشور تسلیحات فروختند. بریتانیا نیز به نوعی از رژیم بعث عراق حمایت کرد، اما به طور کلی موضع کشورهای اروپایی مشابه آمریکا و شوروی بود و سعی کردند تا حد امکان از درگیر شدن در جنگ خودداری کنند.
فرانسه را می توان دومین منبع مهم و اصلی تأمین اسلحه و مهمات برای رژیم بعث عراق در جنگ 8 ساله با ایران به شمار آورد. فرانسه نیز مانند شوروی و چین، به رژیم بعث عراق هواپیماهای جنگی، هلی کوپتر، موشک و سامانه موشکی و توپ و تجهیزات رادار می داد.
سردمداران رسانه گروهی فرانسه اطلاعات محرمانهای از محافل الیزه دریافت کردند که اصطلاحاً عنوان « پیوند زناشویی عقلائی » بدان دادند. امروزه صحبت کردن از معامله سلاح با نفت یک سخن کلیشهای است اما ماجرای عاشقانه فرانسه و رژیم بعث عراق درست از همین جا آغاز شد.
فرانسویان نخستین جنگندههای بمب افکن میراژ را هنگامی به رژیم بعث عراق تحویل دادند که گروگانهای آمریکایی تهران را ترک کرده بودند. دقیقاً 10 روز از آزاد شدن گروگانها نخستین 4 فروند میراژ فرانسوی با هدایت خلبانان نیروی هوایی فرانسه وارد فرودگاه لارناکا در قبرس شدند و از آنجا خلبانان و خدمه رژیم بعث عراقی هواپیماها را به رژیم بعث عراق بردند. رژیم بعث عراق 60 فروند هواپیمای میراژ خریده بود و بنابراین تا ژوئن 1983 مدام هواپیماهای نو تحویل میگرفت. ایران با حدود 500 فروند جت پیشرفته به علت تحریم تسلیحاتی آمریکا قادر به تعمیر جنگندهها نبود و در مقابل رژیم بعث عراق 330 جنگنده با ارزش در اختیار داشت.
رئیس جمهور میتران چند ماهی بعد از به قدرت رسیدن با فروش بزرگترین اقلام تسلیحاتی به رژیم بعث عراق که تا آن زمان بیسابقه بود موافقت نمود. در 21 فوریه 1982 (دوم اسفند 1360) به دنبال سفر پر سر و صدای کلودشسون وزیر امور خارجه فرانسه به بغداد اعلام شد که قرارداد فروش تسلیحاتی به ارزش 6/2 میلیارد دلار با رژیم بعث عراق امضاء شده است. 83 توپخانه سنگین و مهمات آن، صدها موشک اگزسه، زرهپوش پانارد و… از جمله این اقلام بود.
در اواخر سال 1983 (پاییز سال 1362) تعداد 5 فروند هواپیمای سوپر اتاندارد با موافقت فرانسوا میتران رئیس جمهور فرانسه به رژیم بعث عراق تحویل داده شد که نفتکشهای ایرانی را در ترمینال نفتی جزیره خارک مورد حمله موشکهای اگزوسه قرار دادند و این سرآغاز جنگ تانکرها بود که با هدف تقویت روحیه نیروهای رژیم بعث عراقی و فلج کردن اقتصاد ایران صورت گرفت.
رژیم بعث عراق همچنین با پرداخت 6 میلیارد دلار 60 فروند میراژ 2000 را از فرانسه خریداری کرد. بمب افکنهایی که در سطح پایین پرواز میکردند و در بازار بینالمللی به صورت رقیب میگ 29 شوروی و اف 16 آمریکایی به حساب میآمدند. علاوه بر آن رژیم بعث عراق هزاران موشک ضدتانک هات و میلان، شبکه دفاع ضدهوایی رولاند 2 و هلیکوپتر غزال از فرانسه خریداری کرد و به صورت بزرگترین مشتری این کشور در آمد.
چین:
چین را میتوان بعد از شوروی و فرانسه، سومین تأمین کننده اصلی سلاح برای رژیم بعث عراق در طول 8 سال جنگ به شمار آورد پیش از آغاز جنگ خریدهای اعلام شده رژیم بعث عراق از چین شامل موارد زیر بود
4 فروند بمب افکن زی – ان –اچ – 6
40 فروند هواپیمای جنگنده اف – 6
80 فروند هواپیمای جنگنده اف – 7
100 سامانه توپخانه تایپ 63 کالیبر 107 م م
50 سامانه توپخانه تایپ 83 کالیبر 152 م م
25 دستگاه نفربر زرهی تایپ 653
1600 دستگاه تانک تایپ 69
650 دستگاه نفربر آبی – خاکی تایپ 63
5 سامانه رادار هوایی 4CEIEC-
1000 موشک زمین به هوای قابل حمل اچ – ان – 5
200 موشک ضدکشتی کرم ابریشم اچ – وای – 2
نقش سازمان ملل متحد
1- کورت والدهایم دبیر کل سازمان ملل با شروع جنگ رژیم بعث عراق علیه ایران پس از مشورت با اعضای شورای امنیت تنها به انتشار بیانیهای اکتفا کرد و در آن ضمن حمایت از پیشنهاد همکاری دبیر کل، دو دولت را به ترک مخاصمه و حل کردن اختلافات بر اساس راههای صلحآمیز فرا خواند.
2- شورای امنیت، به طور طبیعی، تنها هنگامی تشکیل جلسه داد که در 25 سپتامبر(4مهرماه 1359) دبیر کل از آنها خواست که در آن شرایط، نهایت اضطرار را مورد نظر قرار دهند. در این هنگام، ارتش رژیم بعث عراق به سرعت در خاک ایران پیشروی میکرد و بسیاری از شهرها و روستاهای ایران را بر سر راه مورد تهاجم قرار میداد که یکی از آنها خرمشهر بود که یک مرکز مهم اقتصادی بود و اهمیتی نمادین برای تهران داشت.
3- سرانجام در بیست و هشتم سپتامبر (7 مهر ماه 1359)، شورای امنیت قطعنامه 479 را تصویب کرد و در آن به صورت یکپارچه ایران و رژیم بعث عراق به «دست کشیدن فوری از هرگونه استفاده بیشتر از زور و ترک مخاصمات از راههای صلحآمیز و پایبندی به مقررات در قوانین بینالمللی» فرا خوانده شدند. به بیان دیگر، این قطعنامه دعوت به یک آتشبس فوری در اراضی ایران میکرد بدون اینکه عقبنشینی نیروهای رژیم بعث عراقی در نظر گرفته شود. این قطعنامه اقدام رژیم بعث عراق را محکوم نمیکرد و هر دو کشور را یکسان به پذیرش «هر پیشنهاد درخور میانجیگری یا مشورت» دعوت میکرد. ایران با دلایلی محکم، با شوری خاص این قطعنامه را به خاطر جانبداری از رژیم بعث عراق رد کرد. پس از آن مصرانه در همکاری با شورای امنیت تا مرحله پایان جنگ، بر این پای میفشرد که شورا تحت تأثیر کشورهایی است که رژیم بعث عراق را حمایت میکنند و نمیتواند اقدام بیطرفانهای صورت دهد. اقدامات شورا در سالهای پس از آن، تأثیر کمی بر جلب اعتماد دوباره ایران داشت.
در هشتم اکتبر 1986،شورای امنیت، به قطعنامه 588 واکنش نشان داد که عموماً تکرار قطعنامه های پیشین بود و با درخواست از من (کورت والدهایم)برای به کاربستن تلاشهایم و گزارش آن به شورای امنیت به پایان میرسید.
نتیجه، این بود که در زمان تجاوز، شورا به بی عملی گرفتار شد و پس از آن،مجموعه ای از قطعنامه ها را تصویب کرد که اساساً غیرمفید بودند چرا که هیچ تفاوتی بین ایران و رژیم بعث عراق در سهمشان از مسئولیت جنگ قائل نبودند.شورا در برخورد با جنگ ایران/رژیم بعث عراق بدون درک عمل میکرد.
تأثیرات اقتصادی جهانی
بحران نفت: جنگ ایران و رژیم بعث عراق تأثیرات زیادی بر بازار جهانی نفت داشت. هر دو کشور از تولیدکنندگان بزرگ نفت بودند و ادامه جنگ باعث کاهش تولید و صادرات نفت آنها شد. این مسئله به افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی منجر شد و بحران نفتی دیگری را در دهه ۱۹۸۰ ایجاد کرد.
اقتصادهای وابسته به نفت: کشورهای وابسته به واردات نفت، به ویژه در اروپا و آسیا، با مشکلات اقتصادی مواجه شدند. افزایش قیمت نفت به تورم و رکود اقتصادی در برخی از این کشورها منجر شد و تأثیرات منفی بر رشد اقتصادی جهانی داشت.
نتیجهگیری
جنگ ایران و رژیم بعث عراق تأثیرات گستردهای بر جامعه بینالمللی داشت و واکنشهای متعددی از سوی کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی به همراه داشت. حمایتهای مالی کشورهای عربی از رژیم بعث عراق و پشتیبانی های اطلاعاتی و تسلیحاتی آمریکا ، شوروی ، فرانسه و چین و تلاشهای ناکام سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ، همگی نقش مهمی در شکلگیری شرایط جهانی پس از آغاز جنگ داشتند. شناخت این واکنشها و تأثیرات، به ما کمک میکند تا زمینههای تاریخی و سیاسی جنگ ایران و رژیم بعث عراق را بهتر درک کنیم و به تحلیل دقیقتری از این رویدادها دست یابیم.
این پست به عنوان یازدهمین پست از مجموعه مقالاتی است که به بررسی جامع تاریخچه شروع جنگ ایران و رژیم بعث عراق میپردازد. در پستهای بعدی به تحولات اولیه جنگ و وقایع مهم آن خواهیم پرداخت تا تصویر کاملی از این جنگ و عوامل موثر بر آن ارائه دهیم.