banner

کتاب پارۀ تن (قسمت چهاردهم)

تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵

اتفاقات محور خوی ـ قطور و راه‌آهن ایران ـ اروپا در سال 1358 خط آهن ایران ـ اروپا، پس از عبور از تبریز، صوفیان، بندر شرفخانه وارد ایستگاه قره‌تپه می‌گردد (ایستگاه سلماس)، ایستگاه موصوف در غرب جاده ترانزیت ارومیه خوی ـ بازرگان در فاصله 27 کیلومتری از شهر خوی و 12 کیلومتری از شهر سلماس واقع است و […]

اتفاقات محور خوی ـ قطور و راه‌آهن ایران ـ اروپا در سال 1358

خط آهن ایران ـ اروپا، پس از عبور از تبریز، صوفیان، بندر شرفخانه وارد ایستگاه قره‌تپه می‌گردد (ایستگاه سلماس)، ایستگاه موصوف در غرب جاده ترانزیت ارومیه خوی ـ بازرگان در فاصله 27 کیلومتری از شهر خوی و 12 کیلومتری از شهر سلماس واقع است و به همین دلیل به آن ایستگاه سلماس هم گفته می‌شود.

قطارها معمولاً پس از توقف کوتاهی در این ایستگاه برای رسیدن به ایستگاه رازی که در مجاورت مرز ایران ـ ترکیه دایر شده است به حرکت خود ادامه داده و وارد منطقه کوهستانی با دره‌های عمیق و ارتفاعات بلندی به نام دره قطور می‌گردند و از پل معروف قطور که روی رودخانه قطور چای و به صورت یک دهنه بزرگ با قوس فلزی احداث گردیده است عبور می‌کنند. طول تاج آن 475 متر و ارتفاع آن از کف رودخانه 100 متر است و دو تونل بزرگ مقابل هم را مانند پل ورسک متصل می‌کند.

عناصر مسلح ضدانقلاب به سرپرستی شخصی به نام ستار مامدی از بهمن ماه سال 1358 مسیر راه‌آهن را نا امن و تردد قطارها را غیر ممکن ساختند و در ادامه اشرار به سرپرستی همان شخص شبانه به گروهان ژاندارمری قطور واقع در روستای نسبتاً بزرگ قطور حمله و پاسگاه تابعه آن گروهان را خلع سلاح و پادگان مذکور را در محاصره ی خود قرار می‌دهند و محور قطور را از گردنه «سِنور» بسته و مانع عبور و مرور می‌گردند و با استفاده از وضعیت به وجود آمده، آبادی‌های چاوش‌گلی و قره تپه، ایستگاه راه‌آهن را مورد تهاجم قرار می‌دهند که به محض اطلاع لشکر از وضعیت و فعالیت ضدانقلابیون (اشرار) یک گروهان سوار زرهی از گزدان 230 سوار زرهی خود را با هماهنگی کمیته انقلاب اسلامی خوی وارد عمل نموده و نسبت به سرکوب مواضع اشرار به وسیله بالگردهای کبرا در محورهای خوی، قطور از قره تپه تا ایستگاه رازی اقدام می‌نماید. بدین ترتیب منطقه مذکور به‌طور موقت از لوث وجود عناصر ضدانقلاب پاکسازی می‌گردد، و لیکن مجدداً اشرار اقدام به بستن محور خوی ـ قطور می‌نمایند که منجر به محاصره شدن یک گروهان سوار زرهی از گردان 230 سوارزهی خوی در قطور و گروهان ژاندارمری و پل قطور می‌گردد.

خلاصه اینکه تا فروردین ماه سال 59 کلیه شهرهای کردستان در کنترل گروهک‌های ضدانقلاب قرار گرفت و پادگان‌های نظامی محترمانه به محاصره درآمده بود. یکی از افسران پادگان سنندج می‌گفت: ما روزهای بسیار سختی داشتیم؛ گروهک کومله و دموکرات طوری بر شهر تسلط داشتند که شورای شهر، استانداری، فرمانداری همه و همه از آنها بود. شهربانی تعطیل شده بود. گروهک‌ها در مقابل پادگان‌های ارتش، کیوسک دژبانی و کنترل گذاشتند و کار را به جایی رسانده بودند که ما وقتی می‌خواستیم از پادگان خارج شویم و به شهر برویم از ما برگه مرخصی طلب می‌کردند. از طرفی هم از مرکز دستور رسیده بود که ارتش هیچ حرکتی انجام ندهد. چون این دستور از جانب ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا که به عهده بنی‌صدر بود صادر گشته بود، گروهک‌های ضدانقلاب جسارت را به جایی رسانده بودند که گاهی بر روی پاسگاه­های ژاندارمری و یا ستون‌های نظامی ارتش عملیات کمین یا دستبرد انجام می­دادند. برای نمونه شهید سرهنگ منوچهر شریفی فرمانده ناحیه ژاندارمری کردستان که در تاریخ 58/8/19 برای تعویض فرمانده پاسگاه دزلی به منطقه رفته بود، پس از تعویض فرمانده هنگام مراجعت در داخل هلی­کوپتر توسط عوامل گروه­‌ها ترور شده و به شهادت می‌رسد و یا شهید سرتیپ شریف اشراف فرمانده ستون اعزامی بانه در حوالی شهر بانه در کمین ضدانقلاب در تاریخ 58/8/10 به شهادت می‌رسد و یا خودروی شهید فلاحی فرماندهی نیروی زمینی در مهر ماه 1358 که برای نظارت در اعزام ستون نظامی از بانه به سردشت رفته بود مورد اصابت آر.پی.جی ضدانقلاب قرار گرفته و شهید فلاحی در اثر پرت شدن از خودرو به شدت از ناحیه کمر آسیب می­بیند. نظیر این­گونه اتفاقات هر روز در شهرهای مختلف برای ارتش بوده که در پرونده­ها و گزارش‌های روزانه آن زمان موجود است.

پیوندهای مفید

Islamic republic of iran armyIslamic republic of iran armyIslamic republic of iran air forceIslamic republic of iran air defence
sign