کتاب پارۀ تن (قسمت نوزدهم)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۱
عملیات بازگشائی محور قُروه به سنندج و آزادسازی گردنه صلوات آباد صبح روز 17/02/59، عملیات آغاز گردید. طرح به این ترتیب بود که ابتدا سرگرد صیاد شیرازی با استفاده از بالگردهای هوانیروز، با بچههای سپاه همدان در دو طرف گردنه صلواتآباد را با هلیبرن نیروها، تأمین نماید و سپس تیپ زرهی با امکاناتش از گردنه عبور نماید. طبق […]
عملیات بازگشائی محور قُروه به سنندج و آزادسازی گردنه صلوات آباد
صبح روز 17/02/59، عملیات آغاز گردید. طرح به این ترتیب بود که ابتدا سرگرد صیاد شیرازی با استفاده از بالگردهای هوانیروز، با بچههای سپاه همدان در دو طرف گردنه صلواتآباد را با هلیبرن نیروها، تأمین نماید و سپس تیپ زرهی با امکاناتش از گردنه عبور نماید. طبق دستور قبلی، نیروهای تیپ که در شب قبل به پای ارتفاعات گردنه صلواتآباد از طرف قروه رسیده بودند، متوقف شدند. هلیبرن بچهها در دو طرف قله انجام پذیرفت. ضدانقلاب که فقط در گردنه در کنار جاده پایگاه و نیرو داشت، در این عملیات تقریباً غافلگیر شد و درگیری بین بچههای سپاه و نیروهای ضدانقلاب کمتر از یکی دو ساعت به طول انجامید. در این درگیری، برادر شاهحسینی و یکی از بچههای سپاه به شهادت رسیدند و تعدادی هم زخمیداشتیم، که توسط بالگردهای هوانیروز تخلیه شدند. در این عملیات، از بچههای سپاهی که همراه شهید شاهحسینی بودند، یکی برادر طایفه نوروز و دیگری برادر حسین همدانی (سرلشکر حسین همدانی که در سوریه به شهادت رسید) بودند. نام دیگر برادران را به خاطر ندارم. تیپ قبل از ظهر روز 17/2/59 از گردنه صلوات آباد به سلامتی عبور کرد و در قسمت شرقی شهر سنندج در کنار سیلوی گندم شهر که آن زمان در انتهای شهر قرار داشت، موضع گرفت. بعدازظهر همان روز من، به اتفاق برادر غلام بختیاری از سمت جاده فرعی و خاکی بغل رودخانه به دیدار صیاد شیرازی و تیپ رفتیم و در آنجا از کمّ و کیف چگونگی عملیات آگاه شدیم.
حوادث و اتفاقات سه روزه (از 15 الی پایان روز 17) در دیدگاه گردنه صلواتآباد
عصر روز پانزدهم یک تیم 10 الی 12 نفره به سرپرستی برادر پاسدار سیدعلی اکبر مصطفوی[1] مجهز به خمپارهانداز 120 مم و 81 مم و دو قبضه تیربار کالیبر 50 از تهران با هواپیمای سی130 به سنندج آمدند و خودشان را به دیدگاه رساندند.