عمليات تأخيري و پدافندي تيپ2 لشكر92 زرهي در غرب رودخانه کرخه شامل پاتک در پل کرخه و تصرف سر پل-55
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۹
بررسي و تجزيه و تحليل
عمليات تأخيري و پدافندي يگانهاي لشكر 92 زرهي در غرب دزفول و شوش
(شامل پاتك تيپ 2زرهي در پاي پل كرخه و تصرف سرپل)
در روز نهم مهر از اين حرکات محدود در منطقه شوش از دشمن مشاهده شد.
تيپ 2 گزارش داد، دشمن در نظر دارد در منطقه شوش از رودخانه بگذرد و از سمت شرق مواضع تيپ را دور بزند. ولي اين استنباط صحيح نبود.
در پايان روز نهم، لشکر ابلاغ کرد، برابر اطلاع رسيده از ستاد مشترک، نيروهاي موجود دشمن در منطقه غرب دزفول شوش به حالت پدافندي درآمدهاند. ولي ممکن است لشکرهاي زرهي دشمن در اين منطقه، استفاده از موفقيت کنند و از رودخانه بگذرند و انديمشک و دزفول را تهديد نمايند.
از روز دهم مهر، وضعيت اين منطقه عمليات تثبيت شد. کليه يگانهاي خودي موجود در منطقه، مواضع پدافندي را در شرق رودخانه اشغال و تا حدودي تحکيم كردند. نيروهاي متجاوز نيز به حالت پدافندي در آمدند. نيروهاي اصلي دشمن از رودخانه فاصله گرفتند. نيروي تأميني دشمن در نزديکي کرانه مستقر گرديد، اعتماد به نفس در فرماندهي منطقه عمليات بيشتر شد. به نحوي که نه تنها فکر انفجار پل از بين رفت، پل شناور موجود هم كه آسيب ديده بود، تيپ از لشکر درخواست کرد، يک پل ديگر از اهواز اعزام شود و پل شناور ترميم گردد. لشکر يک گروهان از گردان 414 پل شناور پيام پي را براي برقراري يک پل سالم به پاي پل کرخه اعزام کرد.
تيپ در گزارشي ديگر اعلام کرد، نيروهاي دشمن در اين منطقه ضعيف شده، چنانچه يک يگان تازه نفس در دسترس باشد، ميتواند به غرب رودخانه حمله کند و نيروهاي متجاوز را عقب براند و لشکر به تيپ پاسخ داد، فعلاً با آتش توپخانه حداکثر ضربت را به دشمن بزنيد، تا نيروهاي تازه نفس برسند.
گسترش پدافندي يگانهاي منطقه در پاي پل به اين ترتيب بود که عناصر تيپ 2 و گردان سوار زرهي در قسمت شمال جاده دهلران و در ارتفاعات مشرف به رودخانه مستقر بود و عناصر گروه رزمي 37 در جنوب جاده در کرانه رودخانه گسترش داشت. گردانهاي 138 و 141 پياده در شوش مستقر بود. يک آتشبار توپخانه به منطقه وارد شد و به شوش اعزام گرديد تا از يگانهاي آن منطقه پشتيباني کند. هليکوپترهاي هوانيروز در منطقه فعال شدند و منطقه اشغالي دشمن را شناسايي کردند و گزارش دادند که تمرکزات اصلي دشمن در حوالي تپه چشمه و غرب شوش است. حوادث نبرد اين روز، محدود به تبادل آتش توپخانه گرديد. فرمانده تيپ پيشنهاد کرد يک ستاد هماهنگ کننده در دزفول تشکيل شود که لشكر اين ستاد را به فرماندهي معاون لشکر (سرهنگ ملکنژاد) تشکيل داد. به طور کلي از روز دهم رکود جبهه غرب دزفول و شوش آغاز شد.
در روز 11 مهر، حوادث مهمي رخ نداد. گرچه تيپ گزارش کرد که دشمن 3 بار تلاش کرد به ارتفاعات مشرف به رودخانه نزديک شود، ولي با از دست دادن 25 دستگاه تانک عقبنشيني نمود. به نظر ميرسد اين گزارشها اغراق آميز باشد. زيرا پس از اشغال ارتفاعات غربي رودخانه در حمله 13 مهر ماه، آثاري از اين همه تانک منهدم شده دشمن مشاهده نگرديد. لشکر برآورد کرد ممکن است دشمن به علت عدم توانايي در عبور از پل کرخه تلاش کند در نقاطي از رودخانه که به وسيله نيروهاي ما دفاع نميشود عبور کند و محور انديمشک-اهواز را قطع نمايد. براي جلوگيري از اين تهديد احتمالي، به تيپ 2 ابلاغ کرد با هماهنگي يگان هوا نيروز تأمين و پوشش کرانه رودخانه کرخه را تا عبدالخان برقرار سازد.
در 12 مهر نيز اين جبهه نبرد چندان فعال نبود، طرفين به تحکيم مواضع پرداختند. عمليات محدود به تبادل آتش گرديد. ستاد عملياتي دزفول تشکيل شد و هدايت عمليات يگانهاي اين منطقه را به عهده گرفت. ولي از روز 13 مهر قرارگاه مقدم نيروي زميني در جنوب در دزفول تشکيل گرديد و ستاد عملياتي دزفول چندان خاصيت وجودي پيدا نکرد.
در 13 مهر يکي از حوادث مهم عملياتي اين منطقه رخ داد و آن حمله متقابله تيپ 2 زرهي به غرب رودخانه و تصرف ارتفاعات غربي نزديک پل بود. گر چه جزييات جريان اين حمله در مدارک ثبت نشده است. تنها گزارشي که از اين عمليات ثبت شده، اين است که ستاد عملياتي دزفول گزارش داده، در ساعت 06:00 روز 13 مهر تيپ 2 و گروه رزمي 37 با اجراي تک از رودخانه کرخه عبور کردند و دشمن را از ساحل غربي عقب راندند و سر پلي به عمق 3 کيلومتر در غرب رودخانه اشغال کردند. اين حمله متقابل اولين عمل تعرضي متقابله موفقيت آميز نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران در دو هفته اول جنگ بود. گر چه از اين موفقيت اوليه استفاده از موفقيت نشد، ولي همين عمل تعرض متقابله نيروهاي ما سبب شد، اولاً نيروهاي متجاوز فکر عبور از رودخانه و تهديد دزفول را به کلي کنار بگذارند. ثانياً اعتماد به نفس در نيروهاي ما نسبت به هدف دشمن و امکانات خودي ايجاد شد. اين يگانهاي حمله کننده که جمع استعداد آنها از يک گردان کمتر بود نتوانستند از پل بگذرند.
سر پلي به عرض حدود 5 كيلومتر و عمق 300 متر تا 3 كيلومتر در كرانه غربي رودخانه تصرف و تأمين نمايند و نيروهاي دشمن مجبور شدند 3 تا 8 كيلومتر از رودخانه دور شوند تا زير آتش ديدباني شده نيروهاي ما قرار نگيرند. تيپ 2 موفق شد اين سرپل را با وجود فشار شديد دشمن در روزهاي آينده حفظ كند و در روز هفتم آبان ماه كه با عناصر لشكر 21 پياده تعويض گرديد آن را تحويل لشكر 21 بدهد.
اين عمليات محدود در منطقه دزفول سرنوشت جنگ را عوض كرد و تهديدي كه براي نقطه حياتي انديمشك و دزفول به وجود آمده بود، از بين رفت. با ورود لشكرهاي 21 پياده و 16 زرهي به منطقه دزفول سرنوشت جنگ به نفع نيروهاي ما تغيير يافت. در حقيقت مبناي اين تغيير همين عمليات محدود در پاي پل كرخه بود.
از روز 14 مهر، تيپ 2 زرهي با كليه يگانهاي زير امر، سرپل اشغالي را تحكيم كرد. به مرور يگانهاي گروه 55 توپخانه، لشكر 21 پياده و لشكر 16 زرهي وارد منطقه شدند. مقدورات آتش نيروهاي خودي بسيار بالا رفت. گزارشهاي مهمي در روز 14 مبادله نشده و به گزارش مختصر جريان حمله روز 12 مهر و محل گسترش نيروهاي خودي و دشمن اكتفا گرديده است.
در جريان روز 13 مهر بيان شد در منطقه غرب شوش نيز حوادث مهمي رخ نداد. عمليات محدود به تبادل آتش توپخانه و ارسال گزارشهاي جابهجايي دشمن بود. در روز 15 مهر نيز جبهه چندان فعال نبود. عمليات، محدود به تبادل آتش بود.
در روز 16 مهر، تيپ از لشكر درخواست كرد كه به علت 3 روز استقرار در غرب كرخه و فشار شديد دشمن، يك يگان تازه نفس براي دفاع از سرپل اعزام شود. نظر به اينكه لشكر يگاني در اختيار نداشت، پاسخ داد: با سپاه پاسداران دزفول هماهنگي شود. 150 نفر از پرسنل سپاه براي تقويت مواضع پدافندي سرپل گرفته شد.
يك نكته جالب توجه اينكه با وجود اين كه 10 روز بود عناصر رزمنده منطقه دزفول و شوش به شرق رودخانه عقبنشيني كرده بودند و تيپ 84 پياده نيز از منطقه موسيان و دهلران به ارتفاعات شمالي منطقه عقبنشيني كرده بود، هنوز 2 دسته ار عناصر تيپ 2 زرهي كه قبل از 31 شهريور و آغاز تهاجم عمومي ارتش متجاوز عراق براي تعويض پاسگاههاي چيلات و بيات اعزام شده بودند، در مواضع پدافندي خود باقيمانده بودند و نيروهاي متجاوز در منطقه دهلران و موسيان اقدامي به پاک کردن منطقه از وجود نيروهاي ما نکرده بود.
در روز 16 مهر، ستاد عملياتي دزفول براي باقيماندن يا عقبنشيني آنها از منطقه بيات و چيلات از قرارگاه مقدم نيرو در دزفول کسب تکليف کرد. در آن موقع من (سرهنگ حسيني گردآورنده اين مدارک) به عنوان جانشين عملياتي فرمانده نيروي زميني دستور دادم فرمانده دسته مورد نظر به دزفول احضار شود تا حضوري با وي مذاکره نمايم. اين افسر در 17 يا 18 مهر به قرارگاه نيروي زميني آمد، من با او مذاکره کردم و وضعيت منطقه دهلران را جويا شدم. افسر ياد شده اظهار نمود، يک دسته پياده زرهي از گردان 105 مکانيزه تيپ دزفول با 2 قبضه خمپارهانداز 120 مم در معبر بيات مستقر است و يک دسته نيز در چيلات. اظهار نمود وضعشان بد نيست، فقط رساندن تدارکات کمي مشکل است. من به اين افسر دستور دادم، واحد خود و واحد چيلات را به ارتفاعات شمال دهلران عقب ببرد و نقاط ديدباني در ادامه جنوبي ارتفاعات و در طرفين محور دهلران، آبدانان تشکيل دهد، تا نيروهاي تقويتي به منطقه اعزام شود. ولي بايد يادآور شد عناصر تيپ 84 پياده که عنصر اصلي رزمي منطقه دهلران و موسيان بودند، قسمت عمده وسايل و تجهيزات خود را نيز باقي گذاشته بودند، در صورتي که دامنه جنوبي ارتفاعات دهلران بهترين مواضع براي دفاع بود.
بعد از حمله متقابله تيپ 2 زرهي و تصرف سر پل در غرب رودخانه، فعاليت دشمن در اين منطقه به طور محسوس رکود پيدا کرد. تلاش دشمن بيشتر صرف تجديد سازمان و تجديد تدارکات شد. البته دشمن اقداماتي براي تهديد نيروهاي ما در سر پل انجام ميداد، ولي جدي نبود.
تا روز 22 مهر دشمن عمل مهمي انجام نداد. اما نظر به اينکه برابر تدبير نيروي زميني، قرار بود لشکر 21 پياده در 23 مهر حمله کند، براي طرحريزي حمله و آمادگي يگانها، فعاليت عناصر اين لشکر در منطقه پاي پل شدت پيدا کرده بود. عناصر دشمن متوجه اقدامات لشکر 21 شده بودند و آتشهاي خود را خيلي شديد کرده بودند. به خصوص در 22 مهر فعاليت شديد شد. حتي دشمن اقدام به حمله شبانه کرد، تا حمله احتمالي لشکر 21 پياده را مختل سازد. جريان اين حوادث در عمليات آفندي لشکر 21 پياده در 23 مهر ماه در کتاب جداگانهاي بيان گرديده است. پس از عدم موفقيت لشکر 21 پياده در حمله روز 23 مهر و عقبنشيني اضطراري عناصر آن لشکر به شرق رودخانه، عناصر تيپ 2 زرهي لشکر 92 مانند قبل از حمله ياد شده، مسئوليت پدافندي سر پل را عهده دار گرديدند و شجاعانه از منطقه سر پل دفاع نمودند. نيروهاي متجاوز چندين بار تلاش کردند تيپ 2 را وادار به عقبنشيني نمايند، ولي موفق نشدند. ضمناً در اين منطقه، توپخانه و نيروي هوايي و هليکوپترهاي ما خيلي فعال و قوي شده بودند. هر حرکت دشمن با عکسالعمل سريع و شديد نيروي هوايي و هوانيروز و توپخانه ما مواجه ميشد. لذا دشمن موفق نشد عناصر دلاور تيپ 2، گروه رزمي 37، گردان 383 سوار زرهي را از خط سر پل عقب براند. اين دلاوران جانباز سر پل را تا هفتم آبان حفظ کردند. در آن روز، اين يگانها با عناصر لشکر 21 پياده تعويض شدند. مسئوليت منطقه سر پل به لشکر 21 پياده واگذار شد. گردانهاي 138و141 مستقر در شوش که جزو عناصر سازماني لشکر 21 بودند، در اختيار لشکر متبوعه قرار گرفتند. به طور کلي مسئوليت دفاع منطقه غرب دزفول و شوش به لشکر 21 پياده واگذار گرديد. يگانهاي تيپ 2 زرهي لشکر 92 زرهي و گروه رزمي 37 و گردان 283 سوار زرهي به منطقه تجمع شمال دو کوهه تغيير مکان کردند و مشغول تجديد سازمان شدند. اين يگانها از تاريخ 13 آبان به منطقه اهواز تغيير مکان يافتند و در اختيار لشکر 92 قرار گرفتند. بدين طريق عمليات اين يگانها در منطقه عملياتي غرب دزفول و شوش پايان يافت. والسلام.
منبع : تیپ2 لشکر92 در آغاز جنگ تحمیلی، حسینی، سید یعقوب، 1392، ایران سبز، تهران