banner

سیری در رفتارشناسی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی (18)

تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۸

رفتارشناسی صیاد در مدیریت و مسئولیت

پرهیز از دوستی مقام و ثروت

بسم الله الرحمن الرحیم

الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا

آمین یا رب العالمین

سرور ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای مهدی کروبی

سلام علیکم ـ با محبتی که خداوند نسبت به شما در قلبم نهاده است سخن می‌گویم:

  1. از این همه محبت بی‌شائبه‌ای که جناب‌عالی تاکنون به این حقیر مبذول داشته‌اید سپاسگزار هستم، به ویژه مساعی حضرت‌عالی نسبت به تأمین مسکن این‌جانب.
  2. چندین بار تلاش کردم که حضوراً مطالبی را خدمتتان پیرامون مسکن مورد نظر عرض کنم که این توفیق حاصل نگشت، شاید خیر الهی در این بوده است.
  3. اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس می‌کنم به ازای رسیدن به مسکن بهای گرانی را دارم می‌پردازم، آن هم ثمرۀ همۀ مجاهدتهای فی سبیل اللهی که اگر خداوند آن را تائید فرماید که قلبم رضایت نمی‌دهد چنین شود. لذا با توجه به اینکه خدا می‌داند نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی‌دانم، بلکه هم‌چنان مدیون هستم تا روزی که نفس در بدن دارم، عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم. قاطعانه اقدام فرمایید که:

ساختمان نیمه کاره مسکن این‌جانب از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری (مبلغ 400 هزار تومان) هزینه شده است، به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.

این بزرگترین موهبتی است که در حق ما روا می‌دارید و قبلاً  کمال تشکر را دارم.

والسلام علی من اتبع الهدی

                                                                                            علی صیاد شیرازی

 

شما خواننده عزیز این سطور چند نفر از مدیران و مسئولان را سراغ دارید که چنین مشی و رفتاری داشته باشند؛ اگرچه الحمدلله تعدادی هستند، ولی متأسفانه فاصله از زندگی اسلامی، گرایشهای روحی همه را در محیط و موضعی خاص شکل می‌دهد به نحوی که به تدریج این باور رایج می‌شود که مگر ممکن است کسی مدیر و مسئول باشد، اما خانه و ماشین او تأمین نباشد.

موضوع یادداشت بیان شده مربوط به قطعه زمینی است که بدون هماهنگی با شهید و توسط برخی دوستان و جناب آقای کروبی از طریق بنیاد شهید هماهنگ شده بود، اما وقتی شهید در جریان دقیق کار قرار گرفت، مرتب به خود و دوستان در این رابطه فشار می‌آورد که چنین است و چنان و حق خانوادۀ شهدا باید در جای خودش مصروف شود. این در حالی بود که شهید صیاد شیرازی خانه، زمین یا امثال آن را مالک و صاحب نبود و این وضعیت در ارتباط با سایر موارد و وسایل شخصی‌اش صادق بود.

نگارنده وقتی خبر تصمیم فرمانده معظم کل قوا مبنی بر ترفیع درجه سرتیپی به سرلشگری را مطلع شد، در حالی که هنوز در سیر مراحل اداری بود و رسماً مصوبه اعلام نشده بود، طی تماسی با شهید به وی تبریک گفتم و با مراجعه حضوری مجدداً تبریک گفتم. در پاسخ گفت: شما می‌دانید من از این درجات خوشحال نمی‌شوم، اگرچه این افتخار بزرگی است که از دست نایب امام زمان و در نظام مقدس جمهوری اسلامی درجه را دریافت نمایم؛ اما دل و روح من جای دیگری است، تو دعا کن من درجه‌ای که می‌خواهم از درگاه خداوند متعال بگیرم.

سپس وی ادامه داد: مدتهاست این فکر مرا رنج می‌دهد که چطور از قافلۀ برادران مجاهد و شهیدم عقب افتاده‌ام و دلم درجه شهادت می‌خواهد.

چشمانش پر از اشک شده بود، در حالی که جملات را از عمق جان خود می‌گفت. من هم با دعا بر این که ان‌شاءالله صواب شهادت نصیب شما شود و ان‌شاءالله سالیان دراز بتوانید خدمتگزار دین و کشور باشید، خداحافظی کردم و این دیدار درست 6 روز قبل از شهادتش بود!

حکومت اسلامی مانند حکومت علی بن ابیطالب(ع) است و جایی برای دیکتاتوری، ثروت اندوزی، قدرت طلبی و حتی فرصت طلبی ندارد. مهم نیست کسی امیر یا سردار یا فرمانده یا استاندار یا نماینده یا وزیر و حتی بالاتر باشد، بلکه مهم آن است که در این فرصتهای خدادادی چه خدمتی بتوان ارائه داد. در سیرۀ انبیا و اولیا اصلاً قدرت طلبی در کار نبوده، زیرا قدرت طلبی انسان را در دنیا و آخرت به تباهی می‌کشاند.

در نظامهای مختلف دنیا ارکان گوناگونی وجود دارد، ولی چهار رکن زیر اساسی‌ترین رکن‌های مشترک در اقتدار و امنیت ملی دولتها و واحدهای سیاسی است:

  1. سیاست
  2. اقتصاد
  3. قدرت نظامی
  4. فرهنگ

 

اما نظامها بنا به باور و اعتقاداتشان یکی را نمایانگر و برجسته و اصل می‌دانند، مثلاً آمریکا  اقتصاد را مبنا می‌داند و کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی سابق قدرت نظامی و کشورهای اروپایی بیشتر سیاست را، ولی رکن رکین و نمایان نظام اسلامی، فرهنگ ناب و پویای قرآنی و محمدی است. حضرت امام(ره) در این خصوص اظهارات جالبی دارند و می‌فرمایند:

«اساس سلطه‌ای که بر کشورها و بر کشور ما از طرف غیر واقع شده است، افراد مرفه و کسانی که سرمایه‌های بزرگ داشته‌اند یا قدرت برای حفظ خودش و حیثیت خودش در دست داشته است….

…. همیشه این قدرتهای بزرگ در هر کشوری با یک نفر تفاهم می‌کردند که این یک نفر برای خودش و برای قدرتمندی خودش و برای سرمایه خودش فعالیت می‌کرد. او را می‌دیدند و ملت را می‌چاپیدند و به اصطلاح کدخدا را می‌دیدند و ده را می‌چاپیدند.»

 

آیا می‌توان تصور کرد مدیر و مسئولی با روحیه اشرافی و حب مال و قدرت و جاه بر سر کار باشد و جیره‌خوار دیگران نباشد و اطرافیانش غیر از امثال خود او باشند؟ آیا می‌توان تصور کرد چنین کسی امکان کار در مسیر مردم زجر کشیده مستضعف را دارد؟ نه، چنین نیست. هرگز مرفهین و قدرت طلبان نمی‌توانند خدمتگزار باشند و هرچه مال و قدرت اضافه شود، طمع و حرص انسان بیشتر می‌شود. به‌عبارتی اساساً دوستداران قدرت و ثروت و مقام در صدد فرصت‌طلبی‌اند و ایجاد شبکه‌هایی از بستگان و دوستان خاص. همخونی و هم‌جناحی چیزی نیست به جز پیدا شدن قدرت طلبی و مال طلبی در مدیران و مسئولان که خدای ناکرده موجب شکست نهضت اسلامی ماست، زیرا قدرت طلب و مال اندوز قطعاً در مقابل قدرت بالاتر و مال بیشتر خاضع است و به دنبال مطالبات او می‌رود.

شاید اصرار مقام معظم رهبری در برخورد با فساد مالی و اداری به ویژه در ردۀ مسئولان به همین دلیل باشد که پاکسازی محیط مسئولیت و مدیریت در نظام متضمن سلامت جامعه خواهد بود و در این ارتباط حتی از دستگاه قضایی می‌خواهند که رابطه فعال داشته باشند.

«اگر فعالیت در آن دستگاه به شکل سالم و خوب انجام گیرد، این جریان در سایر دستگاههای کشور نیز سرایت خواهد کرد و… اگر این دستگاه خوب عمل نکند، علاوه بر آنکه زمینه‌های رشد فساد را در خود این دستگاهها فراهم می‌کند، العیاذ بالله موجب رشد این پدیدۀ ناهنجار در دستگاههای دیگر و در سطح جامعه می شود.»

متأسفانه ما شاهد هستیم که برخی از مدیران و مسئولان با استفاده از امکانات دولتی برای خود یال و کوپالی خاص فراهم می‌کنند، ولی شهید صیاد شیرازی چنین نبود و در این ارتباط یکی از همکاران و هم‌سپاهی او می‌گوید:

«او انسان مخلص و عاشق خدمت بود و رغبتی به مقامات دنیایی و زرق و برق آن نداشت و لذا هرجا که امکان خدمت بود، بی‌تکلف در خط مقدم قرار می‌گرفت و به جایگاه آن اهمیتی نمی‌داد.

الحق زندگی سرشار از خدمت و سجایای اخلاقی و روحیات این سردار شهید به نحوی است که آن را می‌توان به‌عنوان الگویی موفق برای همه و نظامیان مسلمان مطرح نمود.»

 

واقعاً مسئولیت در نظام الهی قرار گرفتن بر سر دو راهی سعادت و شقاوت است و تجربه جمهوری اسلامی بیانگر آن است که حتی در موضع دین و مرجعیت کسانی بودند که به راه شقاوت رفتند و در مسئولیت رئیس جمهوری هم بنی صدر راه شقاوت را نمایان کرد و در مسئولان دیگر هم تعدادی چنین شدند.

در نظام اسلامی قاعده بر خدمت به مردم و اسلام است و اگر کسی احساس ضعف کرد، باید خودش فوراً کنار برود، نه اینکه عملاً نردبان ترقی پیدا کنند.

امام خمینی (ره) می‌فرماید:

«در جمهوری اسلامی زمامداران مردم نمی‌توانند با سوء استفاده از مقام، ثروت اندوزی کنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قائل شوند. باید ضوابط اسلامی را در جامعه و در همۀ سطوح به دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند.»

منبع : سیری در رفتارشناسی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، امینی، محمودرضا، 1391، ایران سبز، تهران

پیوندهای مفید

Islamic republic of iran armyIslamic republic of iran armyIslamic republic of iran air forceIslamic republic of iran air defence
sign