از نگاه او(25)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۰۴
بازرسی آمادگی رزمی نیروهای مسلح در سال 1371 و 1372
به ریاست سرتیپ علی صیادشیرازی و همکاران انتخاب
سرتیپ2 پاسدار جمشیدیان
در اکثر مأموریتها، به عنوان نماینده حفاظت در خدمت شهید صیاد بودم
ورود من به ستادکل در سال ۱۳۷۰ انجام شد که در آن مقطع شهید صیاد معاون بازرسی ستاد کل بودند. بیشتر دوران خدمتیام در حفاظت ستاد کل بودم (ابتدا در مسئولیت مدیریتی و بعداً جانشین حفاظت ستاد کل) در مقطعی که خدمتم را در ستادکل آغاز کردم شهید صیاد با تشکیل یک جمع ۷۰ تا ۱۲۰ نفره، بازرسیهایی را از یگانهای مختلف ارتش انجام میدادند و بنده هم این افتخار را داشتم که در اکثر این ماموریتها به عنوان نماینده حفاظت ستاد کل در خدمت ایشان باشم، در این مقطع من یکی از مدیران حفاظت ستاد کل بودم و حدود یک سال بعد از آنکه شهید شهید صیاد در مسئولیت جانشین ستادکل قرار گرفتند، بنده هم جانشین حفاظت ستادکل شدم و به تبع آن ارتباط بنده با ایشان به علت مسائل کاری افزایش زیادی پیدا کرد.
شهید صیاد شخصی از جنس خودمان
در ابتدای عرایضم در مورد ایشان باید بگویم که اگر کسی برای اولین بار با ایشان برخورد میکرد، به علت اینکه شناختی از شهید نداشت شاید دلگیر میشد چون فردی بود که با یک اقتدار فرماندهی و یک انضباط نظامی برخورد میکرد و با یک حالت نمیگویم عبوس یا از روی کبر، ولی اگر طرف او را نشناسد احساس میکند که ایشان ما را تحویل نمی¬گیرد و به علت عدم شناخت درست تصویری غیر واقعی در افکار او شکل میگرفت. برای من هم این اتفاق افتاد من در سال 1359 در سپاه بانه بودم ایشان را دیدم و در عملیات پاکسازی محور بانه – سردشت یکسری امور مرتبط با تدارکات و پشتیبانی از ایشان را انجام میدادم و البته زیاد با ایشان مانوس نبودم، دو سه باری هم به مقر سپاه آمدند و حتی یک شب هم آنجا خوابیدند، و من هم در دیدارهای اولیه همان استنباطی را که بیان کردم برایم پیش آمد، اما وقتی که با ایشان مراوده بیشتری پیدا کردیم و در جلسات کاری هم همکلام شدیم و بتدریج شخصیت و خصوصیات اخلاقی ایشان را درک کردم. من خودم به یقین رسیدم که اخلاص و پاکی ایشان به حدی است که آدم را جذب میکند و هر کس که یک مقداری با ایشان مانوس می¬شد و نظرش با آن برداشت اولیه به طور کلی تفاوت پیدا می¬کرد و به این نتیجه میرسید که شهید از جنس خودمان است و هیچ چیز منفی در دلش نیست، ولی چون ایشان برای حفظ منش نظامی و مدیریتی و فرماندهی ارزش زیادی قائل بودند، لذا استنباط اولیه از خصوصیات اخلاقی ایشان به گونهای دیگر انعکاس پیدا میکرد.
نکات ویژه بارزسی¬های آمادگی رزمی
به خاطر دارم که از اولین روز بازرسیها تا روز پایان (صبح اول وقت و آخر شب) جلسه می گذاشت، صبح برای توجیه روسای تیمها و ابلاغ برنامه کاری و شبها برای گرفتن گزارش از رؤسای تیمها که چه کارهایی انجام دادهاند، به همه اعضا گروه هم یک دفترچه برای یادداشت کارها و برنامهها میدادند و خودشان هم همواره یک دفترچه یادداشت داشتند و از روی آن مطالب را یادآوری و نتایج را دنبال میکردند، روسا و اعضای تیمها بایستی هر شب گزارش کار روزانه خود را به طور مشروح ارائه میدادند (محاسن، معایب و نواقص) و همینطور پیشنهادشان برای رفع معایب و نواقص، و در مرحله بعد همه حاضرین در خصوص گزارش کار رئیس تیم نظر میدادند و پس از یک بررسی و تجزیه تحلیل همه جانبه، به بهترین نتیجه می رسیدند، ایشان به حدی روی نحوه کار با فعالیت بازرسین اشراف و دقت داشتند که در پایان هر ماموریت به امیر کوششی دستور میداد که در بازدیدهای بعدی این پرسنل نیایند و یا تاکید داشتند که این صورت اسامی در بازدیدهای بعدی نیز همراه تیم باشند، البته با توجه به ماموریت و محتوای وظیفهام بنده را آزاد می گذاشتند تا در هر تیمی که لازم می دانم عازم انجام بازدیدهای روزانه شوم. ایشان روی انجام صحیح و دقیق کارها تاکید مستمر و بی حدی داشتند و به گونهای روی نحوه عمل کلیه تیمها نظارت میکردند که روسای تیمها و اعضاء تیم همواره سایه ایشان را روی نحوه کارشان حس میکردند، پشتکار و ادای تکلیف در وجودش و عمل ایشان موج میزد چون اکثر نفرات گروه بازرسی شناخت لازم را از خصوصیات اخلاقی ایشان پیدا کرده بودند لذا به خوبی میدانستند که هیچ چیزی در دل ایشان نیست و به خوبی و عمیقاً اخلاص صمیمیت درونی ایشان را حس کرده و به آن باور داشتند، برگزاری نماز جماعت در وقت شرعی از برنامههای همیشگی ایشان بود و من در طول بازرسی¬هایی که در خدمت ایشان بودم شاهد بودم که ادای نماز در وقت شرعی را از الزامات انجام مأموریت میدانستند. با پرسنل گروه بازرسی هم در نهایت احترام رفتار میکردند و البته در مواردی که لازم می دیدند (مانند بیتوجهی نفر در ابعاد مختلف به انجام صحیح بازرسی) بسیار محکم عمل کرده به طوری که یک درسی برای دیگران میشد. در بازرسیها هیچ فرق بین افراد حاضر در گروه بازرسی نمیگذاشت و از نظر مسائل انضباطی و اخلاقی با همه یکسان عمل میکرد.
منبع : از نگاه او، فردپور، حسن، ایران سبز،1400، تهران