ارتش در فاو (عملیات والفجر8) (11)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۸
بخش یکم: نیروی زمینی ارتش در والفجر8 1 ـ شرکت در طراحی طرحریزی عملیات والفجر8 برای اولین بار در خرداد 1363 در قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) با شرکت طراحان ارتش و سپاه انجام و یک طرح تهیه و ابلاغ گردید، بر مبنای این طرح سه قرارگاه مشترک (کربلا، نجف و ظفر) می بایستی پس از عبور از […]
بخش یکم: نیروی زمینی ارتش در والفجر8
1 ـ شرکت در طراحی
طرحریزی عملیات والفجر8 برای اولین بار در خرداد 1363 در قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) با شرکت طراحان ارتش و سپاه انجام و یک طرح تهیه و ابلاغ گردید، بر مبنای این طرح سه قرارگاه مشترک (کربلا، نجف و ظفر) می بایستی پس از عبور از رودخانه اروند با اجرای یک عملیات آفندی در شبه جزیره فاو اقدام به تصرف سر پل و تأمین خطی به نام استقامت بنماید.
برای اجرای این عملیات جلسات متعددی تشکیل گردید، در این جلسات با شور و تبادل نظر، تمام جوانب و مشکلات که در مسیر انجام مأموریت وجود داشت مشخص و در هر مورد راهکارهای مناسب ارائه و برآوردهای لازم بعمل آمد.
گر چه این عملیات در زمان تعیین شده انجام نگرفت اما بسیاری از موانع بر سر راه عملیات شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل طراحان قرارگرفت و در مواردی با انتخاب زمین و منطقه مشابه به منطقه عملیات، یگانهای مانوری اقدام به تمرینهای لازم نمودند.
سرتیپ2 سعید پورداراب در رابطه با عملیات والفجر8 می گوید:
طرح عملیات والفجر8 در سال 1363 تهیه و قرار بود به وسیله یگانهای مختلف سپاه و ارتش برای آزادسازی فاو به اجرا در آید، این طرح چندین بار در قرارگاههای مشترک مورد بررسی قرار گرفت حتی بعضی از یگانهای مجری طرح به منطقه عزیمت نمودند و طرح به وسیله غواصان که بایستی از رودخانه اروند بگذرند در رودخانه دز و به وسیله تیپ55 هوابرد که قرار بود هلیبرن شود در مرداب گاوخونی تمرین گردید. اما بنا به دلایلی اجرا نشد.
با توجه به این که عملیات والفجر8 با یک تأخیر هیجده ماهه در بهمن ماه 1364 به اجرا درآمد، در این فرصت، غیور مردان سپاه پاسداران فرصت کافی برای فراهم کردن امکانات برآورده شده و انتخاب راه کار مناسب برای موانع شناسایی شده را داشتند، کما این که در این مدت به خوبی توانسته بودند تمام وزارت خانهها را بسیج و از امکانات بالقوه آنان استفاده نمایند و برای هر وزارت خانه وظیفه ای تعیین کنند. لازم به ذکر است چنین اقدام مؤثری هرگز در عملیاتهای قبل و بعد از عملیات والفجر8 (حتی در عملیاتهای فراگیر فتحالمبین و بیتالمقدس) در اختیار رزمندگان اسلام قرار نگرفت تا از امکانات موجود در جامعه در جهت جنگ استفاده گردد و این در حالیست که چنین اقداماتی بایستی حتی در زمان صلح پیشبینی و تمرین گردد.
در کتاب سیری در جنگ ایران و عراق جلد دوم (از خرمشهر تا فاو) آمده است:
همزمان با طراحی عملیات والفجر8 و مشخص تر شدن ضرورت پشتیبانی عملیات کمیسیون ویژه ای در هیأت دولت متشکل از وزارتخانههای مختلف راه و ترابری، کشاورزی، نیرو، مسکن و شهرسازی، صنایع سنگین، صنایع و معادن، مخابرات، دفاع، جهاد سازندگی و سپاه پاسداران تشکیل شد پس از آن دو کمیته بنام مهندسی و مهندسی صنعتی بوجود آمد تا بصورت اساسی تری در امر جنگ مشارکت نموده و نیازهای موجود را برطرف نماید.
ساختن دکلهای مخابراتی، پستهای دیدبانی، دکلهای دیدبانی، ساخت و مرمت صدها کیلومتر جاده، تأمین و راهاندازی چند بیمارستان تخصصی، انجام ترابری سنگین، ساخت چند صد دستگاه انواع قایق و دو به، ساخت انواع پلهای آماده و در نهایت تهیه سنگر و مواضع سلاحهای مختلف حداقل کاری بود که این وزارتخانهها در کمک به سپاه پاسداران انجام دادند.
2 ـ رها کردن یگانهای سپاه پاسداران
با آماده شدن سپاه پاسداران برای اجرای یکی از حساسترین نبردها در طول جنگ ناخواسته برابر تدبیر فرماندهی کل نیروهای مسلح، دفاع کامل مرز 1000 کیلومتری (به جز جزیره آبادان) به نیروی زمینی ارتش واگذار گردید، بدین ترتیب نزاجا مجبور به قبول مسئولیت بیشتر و گسترش یگانهای خود در خطوط پدافندی طولانیتری گردید و تمام یگانهای سپاه پاسداران را که مسئولیت پدافند داشتند رها نمود. و این در حالی بود که احتمالاً دشمن از این عملیات اطلاع پیدا کرده بود و حملات ایذائی و ممانعتی خود را در تمام جبهههای جنوب و غرب و شمال غرب بهنحو چشمگیری افزایش داده بود، چنان که گزارش عوامل اطلاعاتی حاکی از آماده شدن دشمن برای انجام عملیات آفندی در جبهه غرب و شمال غرب و جنوب در مدارک موجود آمده است:
در اوایل آذر ماه به قرارگاه غرب دستور داده شد، عناصر لشکر5 نصر سپاه را که در منطقه تنگ بیجار در غرب صالح آباد مستقر بود. با تیپ3 لشکر 81 زرهی تعویض کند تا آن یگانها به جزیره آبادان تغییر مکان نمایند.
و یا در نمونه دیگری در کتاب تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آمده است:
از جمله یگانهای سپاه که برای شرکت در عملیات آینده در فاو در نظر گرفته شده بود همان تیپ امیرالمؤمنین مستقر در منطقه چنگوله بود و سپاه تصمیم گرفته بود آن تیپ را از منطقه خارج سازد در حالی که واحد دیگری در دسترس نبود تا مأموریت پدافندی آن تیپ را برعهده بگیرد و حتی با بودن تیپ امیرالمؤمنین در آن منطقه ضعف پدافند منطقه عملیاتی مهران همیشه موجب نگرانی فرماندهی قرارگاه غرب بود چنانکه از طرف ستاد این قرارگاه در 17 مرداد از منطقه مورد بحث بازدید شد و نتیجه بازدید آن بود که با وجود یگانهای موجود قسمتهای قابل ملاحظهای از خط مقدم پدافندی آن منطقه خالی از نیروی مدافع میباشد. ولی به هر حال شرایط موجود نبرد و روش تصمیمگیری حاکم بر کل جریان جنگ چنین حکم کرد که لشکر 84 پیاده گسترش یافته در منطقه مهران خط پدافندی خود را تا چنگوله توسعه دهد یگانهای سپاه مستقر در آن منطقه را رها سازد و دستور اجرای این امر در 27 مرداد ماه به لشکر 84 پیاده ابلاغ شد.
بدین ترتیب به علت وضعیت ویژهای که به وجود آمده بود، وضعیت پدافندی یگانهای ارتش در تمام جبهههای نبرد رو به ضعف نگران کنندهای مینهاد و فرماندهان با احساس مسئولیت و آگاهی از خطری که خطوط پدافندی منطقه آنانرا تهدید میکرد. اقدام به نگارش نامههای گله آمیزی درباره کمبود توان رزمی خود برای حفظ امنیت جبهه و اجرای مأموریتهای پدافندی به نیروی زمینی می کردند. و به طور معمول معاونت اطلاعات عملیات نیروی زمینی گردشکارهائی بر مبنای گزارشات یگانهای در خط در خصوص کمبود نیرو تهیه می کرد و برای تصمیم گیری نهائی به فرماندهی نیرو ارائه می داد، اما نیروی اضافی وجود نداشت تا جبران کمبودها را بنماید و تنها راه حل آن بود که واحدی از نقطهای برداشته شود و به منطقة دیگری اعزام گردد و بدینوسیله نقطهای تضعیف میگردید تا نقطه دیگری به طور ظاهر پوشانده شود، در این مرحله فرماندهی نیروی زمینی به علت وسعت یک هزار کیلومتری عرض جبهه و کمبود نیرو به طور عملی قادر نبود یک سازمان رزمی متعادل برای پدافند تمام مناطق نبرد سازماندهی کند افزون بر این مشکل اساسی دیگری در این برهه از زمان بوجود آمد و آن فعالیت ضدانقلاب داخلی در منطقه جوانرود بود که خود به خود نیاز به نیرو برای مقابله را داشت.
در این رابطه ستاد مشترک از نیروی زمینی میخواهد یگانی برای دفع ضد انقلابیون اعزام کند و فرمانده نیرو به طور رسمی پاسخ میدهد: “از اعزام نیرو به آن منطقه معذور است”.
با تمام این مشکلات نیروی زمینی در آذرماه 1364 مجبور شد وضعیت خود را با عملیات آینده در فاو هماهنگ نماید و به قرارگاههای سه گانه خود دستور داد عناصر پیش بینیشده سپاه پاسداران را از مناطق پدافندی رها نمایند و خود مسئولیت پدافندی مرز را به طور کامل از شمال جزیره آبادان تا دالامپرداغ در مرز مشترک ترکیه و عراق و ایران به عهده بگیرد و بدین ترتیب تدبیر گسترش واحدهای ارتش و سپاه بر اساس نیاز عملیاتی والفجر8 در شبه جزیره فاو از آذرماه به صورت کامل به مرحله اجرا در آمد و کلیه یگانهای سپاه پاسداران رها و به جنوب عزیمت نمودند تا بر دشمن زبون بتازند.
منبع : عملیات والفجر8(ویراست دوم)، اسدی، هیبت الله، 1400، ایران سبز، تهران