ارتش در فاو (عملیات والفجر8) (1)

در آذرماه 1380 از طرف هیئت معارف جنگ « شهید سپهبد علی صیاد شیرازی» مأموریت یافتم، فعالیت‌های توپخانه در عملیات والفجر8 را تدوین نمایم، که برابر یک برنامه مدون شده، کار خود را با جمع‌آوری مدارک آغاز کردم، خیلی زود دریافتم اسناد موجود (که در کتاب آمده است) کمک قابل توجهی در تدوین یک کتاب جامع نخواهد کرد، اما همین اسناد محدود، نشانه خوبی برای شروع و تعیین روش تحقیق در عملیات به حساب می‌آیند. بنابراین کار را ابتدا با مراجعه به یگان‌های توپخانه و سپس به قرارگاه‌های درگیر پیگیری نمودم و از طریق گفتگو با همکاران به این واقعیت کاربردی رسیدم که دامنه شرکت یگان‌ها فراتر از آن است که فقط توپخانه را شامل شود. به همین انگیزه دامنه فعالیت خود را توسعه دادم و تحـقیق را با عـنوان «ارتش در فاو» پی گرفتم. در عمل متوجه شدم به علت گذشت زمان، بسیاری از پرسنل آگاه و مؤثر، بازنشسته و در سراسر کشور پراکنده شده‌اند و این مهم، تلاش افزون‌تر و مسافرت‌های طولانی‌تری را سبب گردید، اما در نهایت خداوند را سپاس می‌گویم که توانستم تحقیق خود را بعد از 18 ماه در فروردین ماه 1382 به هیئت معارف جنگ تقدیم کنم.
هیئت معارف جنگ، این کتاب را در سال 1387 به چاپ رساند و با توجه به استقبال گسترده علاقمندان، چاپ دوم نیز در سال 1391 با ویرایش جدید و افزودن مطالب تکمیلی بویژه در بخش‌های هوانیروز و نهاجا، انجام گرفت.
اینک با کسب اطلاعات جدید بویژه در بخش پدافند هوایی نهاجا و نداجا، چاپ سوم (ویراست دوم) را برای انتشار آماده کرده‌ام که امیدوارم مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.

به سوخت حافظ در شرط عشق و جان بازی هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است

آشنایی با مؤلف

آشنایی با مؤلف

در سال 1323 در شهر کرند غرب (شهرستان دالاهو) متولد شدم. تا مقطع دبیرستان در همانجا تحصیل نمودم. سال آخر را در دبیرستان نظام گذراندم، سپس به عنوان معلم در یک روستا به کار مشغول شدم.
در سال 1343 به دانشکده افسری آمدم و پس از دانش آموختگی، با درجه ستواندومی در رستة توپخانه خدمت خود را ابتدا در کرمانشاه و سپس به عنوان مربی در دانشکده توپخانه صحرایی شروع نمودم. پس از طی دوره عالی بار دیگر به کرمانشاه برگشتم و ایام جنگ را در گردان‌های توپخانه و قرارگاه‌های توپخانه لشکر، ستاد لشکر و مقدم نزاجا، کار خود را پی گرفتم. پس از جنگ تحمیلی به مرکز توپخانه منتقل و تا هنگام بازنشستگی در سال 1373 به تدریس اشتغال داشتم. سپس تدریس را در دانشگاه‌های وزارت دفاع، افسری امام علی(ع)، شهید ستاری و نیروی انتظامی ادامه دادم و همزمان به کارهای تحقیقاتی نیز مشغول هستم.
آنچه می‌ماند این است که در سایه آموزه‌های همکاران اندیشمند خود توانسته‌ام تألیفاتی برابر جدول زیر از خود به یادگار بگذارم. امیدوارم به عنوان هدیه‌ای مناسب مورد قبول جوانان ارتش قرار گیرد. پیام روشن اقدامات انجام شده این است که بازنشستگی مرگ خدمتی نیست؛ بلکه می‌توان آن را به تداوم فرهنگی دوران خدمت مبدل کرد، امید است چنین شود.

سخنی با خوانندگان
زیزدان بود زور ما؛ خود که ایم بدین تیره خاک اندرون، برچه ایم
(فردوسی)
اگر رزم‌آوران پیشین نوعی احساس نیاز برای بازگو نمودن، دانستنی‌های زمان نبردشان از خود بروز می‌دهند، نباید نسبت به آنان دچار این توهم شد که جنگ طلبند، می‌خواهند خودستائی کنند، بلکه باید توجه داشت که ذهن روشن بین آنان گرایش به این دارد که بیشتر جنبه‌هایی از تجربیات خود را بیان کنند که نشانه‌ای از همبستگی، از خودگذشتگی و جانفشانی برای رفع تجاوز را در خود داشته باشد و پیامی با انرژی مثبت برای جوانان برومند این مرز و بوم را مهیا کنند.
ممکن است خوانندگان غیر نظامی ما اینطور بیاندیشند که ما از بیان خاطرات جنگی خود لذت فراوانی می‌بریم، اما این نکته را نباید فراموش کنند که ما از این که در جنگ بسیاری از دوستان و همرزمان خوب خود را از دست داده‌ایم، احساس دلتنگی می‌کنیم و از خرابی و رنجی که جنگ برای میلیون‌ها نفر از هم‌میهنانمان به بار آورده است در خود احساس تألم و شرمساری داریم، اما در این میان شاید همه با من هم رأی باشند، چون جنگ در زمان جوانی ما اتفاق افتاده، در صورتی باید احساس انزجار می‌کردیم که از آن به دور می‌ماندیم، اکنون که چنین نبوده و در بطن جنگ بوده‌ایم، پس با احساس سرافرازی به فکر فرزندان رشید خود هستیم که ممکن است روزی بار دیگر گرفتار این مصیبت و شاید به صورت وحشتناک‌تر گردند، آنان اگر بدانند ما چه کرده‌ایم با چشمانی باز به استقبال دفاع از خود می‌روند تا کشور اسلامی و خود را ایمن بدارند. جدای از هدف اصلی این کتاب که اطلاع رسانی درباره موضوعی ویژه است اهداف آرمانی دیگری را که با آن رشد کرده‌ام و کار را در پناه این اهداف به سرانجام رسانده‌ام در نظر دارم:
ارتقاء فرهنگ سازمانی، نگاه آموزشی داشتن، نمایاندن همکاران و همچنین احترام به پیشکسوتان از جمله پیام‌های این نوشتار می‌باشد که امید است به آنان دست یازیده باشم تا نظر شما خواننده گرامی چه باشد.