ارتش در فاو(عملیات والفجر8) (27)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۵
بخش دوم: شرکت یگانهای پدافندهوایی درعملیات والفجر8
ج- تشکیل آماد قرارگاه رعد
پس از شکست های پی در پی ارتش متخاصم عراق در جبهه زمینی، نیروی هوایی عراق کلیه تلاش های خود را معطوف حمله به تاسیسات نفتی و صنعتی نمود و لذا به منظور تقویت بنیه دفاعی این تاسیسات ضرورت داشت تعداد زیادی جنگ افزار پدافندی در این نقاط گسترش یابند. در آن مقطع زمانی سیستم آمادی موجود نهاجا مستقر در پایگاه های امیدیه و دزفول فاقد زیر ساخت های لازم جهت پشتیبانی از تجهیزات گسترش یافته در این مناطق نفت خیز بودند و با امکانات موجود فقط قادر به پشتیبانی از جنگ افزار های مستقر در اطراف پایگاه ها بودند و لذا به منظور فراهم نمودن امکانات از عملیات آتی که لازم بود در وسعت زیادی در استان خوزستان انجام شود از سال 1362 مقدمات تشکیل قرارگاه رعد در اهواز فراهم شد.
در اولین قدم، آماد قرارگاه با کمک آماد گروه پدافند هوایی اهواز تشکیل گردید و مسئول آن که دارای تخصص آمادی بود تعیین شد. این مرکز آمادی به تنهایی قادر به پشتیبانی از عملیات های اتی نبود و ضرورت داشت در تهران نیز مرکزی بدین منظور تشکیل گردد تا بتواند به نیاز های آمادی سریعا پاسخ دهد لذا در قصر فیروزه2 محلی تعیین گردید و دفتر آماد قرارگاه رعد تهران با استقرار تعدادی کانکس رسما شروع به کار نمود و مسئول آن ( استوار قاسم علیپور) معرفی گردید. این مرکز با حمایت مستقیم سرهنگ ستاری و فرمانده لجستیک هوایی سرهنگ اناری به تعدادی خودرو سبک و خودرو سنگین و خط تلفن ستاد و شهری تجهیز گردید و تعدادی پرسنل کادر، راننده و تعداد 20 نفر سرباز خدماتی به منظور دریافت اجناس از انبارها و دریافت کمک های مردمی از مساجد شهر اختصاص یافت. مسئول این دفتر در تهران به علت داشتن روابط عمومی مناسب و اشراف به تخصص آمادی از میزان شارژ و موجودی انبارهای نهاجا و پدافند آگاه بود و سریعا اعتماد فرماندهی نهاجا و فرماندهی لجستیکی را به خود جلب نمود و ماموریت هایی که به سادگی قابل اجرا نبود به این دفتر واگذار می شد و در یک مرحله در سال 1363 سرهنگ اناری مسئول دفتر قرارگاه رعد (سروان علیپور) را احضار و به وی ماموریت داد 51 دستگاه نیسان را از انبار سپاه پاسداران جاده کرج دریافت کند و در این جلسه اکثرا به میزان کارایی این دفتر اعتماد چندانی نداشتند ولی نامبرده علی¬رغم داشتن سنوات خدمتی کم این ماموریت را پذیرفت و همان روز تعداد 51 دستگاه وانت نیسان را از انبار های سپاه خارج و ضمن هماهنگی تلفنی با ستاد پدافند 51 نفر راننده را که از پرسنل عادی ستاد پدافند بودند به کرج اعزام و تا اخر شب وانت ها را دریافت و در ستاد پدافند پارک نمود که فردای آن روز مورد تقدیر مسئولین آمادی قرار گرفت و با مرور زمان این دفتر آماد اعتماد سلسله مراتب را جلب نمود تا حدی که نیازمندی ها از اهواز به صورت تلفنی در هر ساعتی از شبانه روز به این دفتر اطلاع داده می شد و مسئول دفتر بلافاصله به انبار قصر فیروزه و سایر انبارها مراجعه و با تفویض اختیاری که انجام شده بود اجناس از جمله پلاستیک، باطری و… را بلافاصله دریافت و به محل دفتر منتقل می¬نمود.
چ-گسترش پستهای دیدهبانی بصری زمینی در منطقه
-دیده بانی
فلات ایران از شمال غرب تا جنوب شرق توسط رشته کوه زاگرس و از شمال غرب تا شمال شرق توسط رشته کوه البرز و در شرق توسط رشته کوه های بینالود و تفتان احاطه گردیده و این رشته کوه های سر به فلک کشیده فلات ایران را مانند نگینی در بر گرفته و از ان حفاظت می نماید این رشته کوهها به صورت طبیعی دارای دره های عمیق می باشند که به داخل خاک ایران امتداد دارند و همواره اقوام یاغی با استفاده از این دره ها و معابر وصولی از غرب، شمال و شرق، این سرزمین کهن را مورد تاخت تاز قرار داده اند و این حملات مختص به تمدن ایران نبوده بلکه تمدن های رم و چین و مصر باستان نیز همواره در معرض تهاجم این اقوام یاغی بوده اند بطوریکه تمدن باستان چین با احداث دیوار در قسمت شمالی و گماردن دیده بان ها بر روی این رشته دیوار ها از حملات اقوام شمالی جلوگیری به عمل می آورد و با کاوش در رشته کوه ها و دشت های ایران نیز میتوان برج های دیدبانی را که توسط حاکمان آن دوران جهت حفاطت از خود احداث نموده اند مشاهده نمود لذا گماردن دیده بانی به منظور رسد تحرکات دشمن امری جدید نیست با پیشرفت تکنولوژی و رنسانس صنعتی اعتماد به این ابزار پیشگیری کمرنگ گردید و سنسور های مختلف از حمله های ثابت، رادار های محصول هوائی ( EWACS) سایت های شنود به خدمت دیدبانی از فضا و پایش عمق کشور های همجوار درآمد و با تجمیع این اطلاعات در شبکه کنترل و فرماندهی به صورت موثر از این اطلاعات در راستای اهداف پدافندی بهره برداری گردید و لذا طراحان نظامی قبل از شروع جنگ تحمیلی اعتقادی به گسترش پست های دیدبانی نداشته و در سازمان فرمانده پدافند هوائی نیز هیچگونه پیش بینی به عمل نیامده است و با شروع جنگ تحمیلی اعتقاد به گسترش پست های دیده بانی افزایش یافت بگونه ای که در اواخر سال 1363 تعداد پست های دیده بانی خود جوش در غرب ارتفاعات زاگرس و در معابر وصولی راه اندازی گردیدند، در عملیات والفجر8 ماموریت دیدهبانی و گزارش پرواز هواپیماهای مهاجم به عهده مواضع جنگ افزار های گسترش یافته در منطقه محول و ابلاغ گردید. یک نفر از خدمه توپ های هر موضع با دوربین های دو چشمی که در مواضع وجود دارد فضای منطقه را پایش نموده و پرواز هرگونه شیئه پرنده بلافاصله از طریق بی سیم به پست های فرمانده ارتفاع کم مستقر در منطقه گزارش نماید و همزمان این اطلاعات از طریق پست های فرماندهی ارتفاعات کم به رادار های مراقبت هوائی جهت شناسایی گزارش می گردید که با این روند تعدادی از هواپیماهای دشمن که در ارتفاعات بسیار پست در حال پرواز بودند به موقع کشف و گزارش و بر علیه آنها اقدامات تاکتیکی انجام میگردید.