بازدید فرمانده تیپ دانشجویان

همان روزهای اول، سرهنگ حسنی‌سعدی، فرمانده تیپ دانشجویان برای بازدید به اردوگاه آمد، توضیحات کافی در اختیارشان قرار داده شد و از کمیت و کیفیت برنامه‌های آموزشی و فعالیت دانشجویان مطلع گردید. هنگام عزیمت با اشاره به پستی و بلندی‌های اطراف پرسید، آن ارتفاع روبرو دست شماست یا خیر، گفتم روی آن ارتفاع ثبت تیر داریم و به‌ دلیل دوری از اردوگاه برنامه ای برای اشغال آن نداشته ایم. ایشان گفت همین امشب امکان دارد از این نقطه به شما تک شود، این را گفت و رفت. با رفتن ایشان به سرگرد میرکیانی فرمانده اردوگاه گفتم تا دیر نشده گروهی را با کیسه خواب و بیل و کلنگ بفرستید تپه را اشغال کنند و با ایجاد سنگر، تامین دورادور برقرار کنند. اتفاقاً فردای آن‌ روز عناصر مسلح به قصد تصرف ارتفاع دست به حمله زدند که با هوشیاری و آمادگی جوانان دانشجو برنامه آنان شکست خورد. به دانشجویان نشان دادم باید به حرف و هشدار فرماندهان با تجربه گوش کنیم وگرنه خسارت و زیانهای سنگینی بر ما وارد می‌شود. این داستان را در سالهای اخیر خدمت جناب حسنی‌سعدی چندین بار یاد آور شده ام و از راهنمایی ایشان تشکر کرده‌ام.

ما هرشب دو گروهان آماده داشتیم که همگی با لباس و تجهیزات در طول 24 ساعت آماده بودند آن شب هم گروهان2 از گردان5 و گروهان12 از گردان6دانشجویان آماده بودند که به محض اعلام حمله، هر دو گروهان آماده با سلاح و مهمات دور تا دور اردوگاه سنگر گرفتند و به تبادل آتش با ضد انقلاب پرداختند. سروان فیروزی‌نژاد و سروان فردپور هر دو فرمانده یگان‌های آماده بودند که هدایت عملیات مقابله با ضدانقلاب را به عهده داشتند و اتفاق جالبی هم که رخداد، این بود که برای روشن شدن منطقه از گلوله منور خمپاره81 استفاده شد که به علت آشنا نبودن خدمه قبضه با کار با مهمات خمپاره، گلوله خمپاره را بدون اینکه ضامن آن را بکشند، داخل لوله انداختند که گلوله شلیک شد ولی عمل نکرد. روز بعد هم جستجو برای یافتن گلوله عمل نکرده به جایی نرسید.

 

شرکت در مراسم یادبود

باخبر شدیم که در روستائی با فاصله ده تا پانزده کیلومتری دختران زیر ده سال در حال شست‌وشوی لباس و ظروف منزل خود بوده اند که جوان 20 ساله ای با خودرو نیسان سر می‌رسد و به قصد برداشتن آب از چشمه بدون کشیدن ترمز دستی پیاده می‌شود در شیب تند، خودرو به حرکت در میآید و تعدادی از این دختران معصوم کشته و یا زخمی می‌شوند. خبر از مخبرین محلی دریافت شد، غیر از اظهار تأسف، کاربرد مفیدی هم می‌توانست داشته باشد.

با گروه موزیک و اسکورت مسلح در مراسم یادبودشان شرکت کردیم .جمعیت کثیری از روستاهای اطراف شرکت کرده بودند، فرصت را غنیمت شمرده و ضمن ابراز تسلیت به اولیاء، اهداف ارتش جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد امنیت و آرامش در منطقه و اینکه از حامیان سرسخت مردم کردستان هستیم، برشمردیم که در کل منطقه اثر مثبت روانی بر جای گذاشت.

به دانشجویان نشان دادم که خبری می‌تواند منشأ جلوگیری از یک اتفاق ناگوار و یا ورود به یک جریان مفید و نزدیک شدن به یک هدف مقدس بشود.