ارتش در دیده و شنیده ها (14)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
فشرده ای از دیدهها و شنیدههای سرهنگ سید محمد علی شریفالنسب قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی / فروزان و گروه مشاورین – حراست از ارتش و پادگانها
فروزان و گروه مشاورین
سرهنگ فروزان در همان روزهای اول حضور در ستاد، دور از دید همراهان قرنی “گروه مشاورین عالی نظامی” را مرکب از نخبگان ارتش از جمله سرهنگ حسن چگینی، سرهنگ نقیبیان، سرهنگ فداکار، سرهنگ علی هاشمیروان، سرهنگ اسماعیل کیهانی، سرگرد تسلطی و ناخدا سلطان تشکیل داد. اینان فارغ التحصیلان و شاگردان ممتاز دانشگاههای ارتش ایران بودند و با ارتشهای پیشرفته جهان نیز آشنایی کامل داشتند. فروزان از آنان خواسته بود که تمامی تجربیات و اندوختههای علمی و کاربردی خود را برای پایهریزی ارتش نوین اسلامی، به کار گیرند. این افسران لایق و وفادار به امام و انقلاب، در آن روزها که اغلب ماموران دولت جرأت بیرون آمدن از خانه و مخفی گاه خود را نداشتند، با دل و جان به ندای انقلاب پاسخ گفتند و در حالیکه به دلیل هرج و مرج حاکم، هیچگونه امیدی به بازگشت نظم و برقراری سلسله مراتب نبود، کار خود را در ستاد ارتش آغاز کردند.
حراست از ارتش و پادگانها
حالا چند روزی بود که انقلاب پیروز شده بود و شادی و نشاط در سراسر مملکت موج میزد. اما در ارتش حفظ و حراست پادگانها، در برابر گروههای ضد انقلاب و فرصت طلب و جلوگیری از غارت اسلحه و مهمات و تجهیزات توسط آنان، عمده ترین ماموریتی بود که هنوز متولی نداشت. فرماندهان و نیروهای متعهد و دلسوز، شدیدا نگران بودند. فرماندهان قدیم، اغلب پادگانها را به حال خود رها کرده و سربازان انقلابی هم ترک خدمت گفته بودند.
عده ای که قبل از پیروزی و به فتوای حضرت امام رفته بودند قرار شده بود، بعد از تعطیلات نوروز به پادگانها برگردند. و آنان که مانده بودند از ترس اینکه اگر بمانیم و ادامه بدهیم، ضد انقلاب شناخته میشویم خدمت را رها کرده و رفته بودند تا ۱۴ فروردین، همراه با سربازان انقلابی خود را معرفی کنند.
در این روزهای بحرانی، نظامیان هستههای انقلابی و با قیمانده افسران و درجهداران و سربازان متعهد، دست به دست هم داده بودند و روزهای سرد زمستانی پایان سال بهمن ماه۵۷، حراست از زاغههای مهمات، انبارهای اسلحه و تجهیزات و وسایل نقلیه پادگان را داوطلبانه بر عهده گرفته بودند.
نیروهای سه گانه زمینی، دریایی،هوایی، هوانیروز و لشكرها و تیپها فاقد فرمانده بودند و در این مدت هستههای انقلابی پادگانها میکوشیدند که بر مشکل خلاء فرماندهی به شکلی فائق آیند. نقش مقامات روحانی و شخصیتهای انقلابی و نیروهای مردمی سراسر مملکت در این روزها، در حراست از کیان ارتش کم نظیر و فراموش نشدنی است.
با پیروزی انقلاب، تعداد محدودی از فرماندهان قدیم هنوز در خدمت باقی بودند اما قاطعیت گذشته را از دست داده و مردد و بلا تکلیف به نظر میرسیدند. در بین آنان انسانهای خوبی هم وجود داشتند، که به دلیل شرایط خاص انقلاب، دیگر پذیرش اجتماعی و نظامی نداشتند. حتی کسانی یافت میشدند که وقتی دوستان نزدیکشان از روی خیر خواهی گفته بودند چرا رها نمی کنید و بروید، پاسخ داده بودند، حالا کار ارزش دارد! مانده ایم که به فرزند حضرت فاطمه زهرا (س ) خدمت کنیم.
پیش از پیروزی انقلاب هم گاه دیده شده بود، ردههای بالای فرمانداری نظامی برای جلوگیری از اتفاقات ناگوار در مناطق ماموریت، با علما و نمایندگان گروههای انقلابی صلاح مشورت میکردند. اما شرایط انقلابی ایجاب میکرد که اینان جای خود را با نیروهای متهعد و تازه نفس عوض کنند.
حال در شرایطی که دوست و دشمن از در و دیوار پادگانها بالا میرفتند و خود را وارث بلامنازع ارتش میدانستند، تکلیف فرماندهی به زودی باید مشخص میشد، اما در پادگانها هم به این سادگی، فرماندهان جدید را نمیپذیرفتند.
منبع : ارتش در دیدهها و شنیدهها - سرهنگ سید محمدعلی شریفالنسب - انتشارات ایران سبز1401