به یاد سرلشکر شهید، شریف اشراف (ارتش در دیده و شنیده ها)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
برگرفته از مصاحبه سرهنگ شریفالنسب در ماهنامه شاهد جوان شماره 98 و 99 مهرماه1392
و زندگی نامه شهید شریف اشراف از اینترنت.
شریف اشراف از جمله شهیدانی است که نقش کم نظیر آنان در تاثیرگذاری بر نیروهای جوان و مومن ارتش و ماندگاری انقلاب و نظام شکوهمند اسلامی ناشناخته مانده است.زندگی سراسر حماسه و فداکاری این شهید بزرگوار سرمشق بسیار ارزشمندی برای ما و نسلهای آینده است.
شریف اشراف در سال 1316 در شیراز به دنیا آمد وی در طفولیت پدر و مادر خود را از دست داد و همراه 3خواهرش بقیه زندگی را در منزل عمه خود سپری کرد و پس طی دبستان و دبیرستان به دلیل عشق به حرفه نظامی گری دو سال آخر را وارد دبیرستان نظام شد. در سال 1335 به دانشکده افسری آن روز راه یافت.
شریف اشراف بعد از طی دوره سه ساله دانشکده به رسته پیاده اختصاص یافت و پس از دوره موفقیت در آزمایش زبان انگلیسی، برای دوره تکاور که از تخصصهای بسیار سخت و شکننده نظامی است، عازم آمریکا شد. در بازگشت از آمریکا در سال 1339، در مرکز پیاده شیراز به عنوان استاد تاکتیک و رئیس شعبه آزمایشات کار خود را آغاز کرد. به دلیل اعتقاد پاک به مبانی مذهبی و امانتداری و اخلاص و تسلط بر مهارتهای نظامی و بخصوص تیراندازی سلاحهای کوچک در حد قهرمانی، به زودی زبانزد همکاران خود شد و از محبوبیتی کم نظیر برخوردار گشت.او مظهر صفا و جوانمردی بود و سیمای خوش و قامتی برازنده داشت.
همدورهها و دوستان وی از او به عنوان انسانی با شخصیت، دوستی مهربان و مسلمانی پر تحرک یاد میکنند. وی سالیان پیش از پیروزی انقلاب، دوره عالی پیاده و دانشکده فرماندهی و ستاد را با موفقیت به پایان رسانده و اواخر سال 1343، در مسابقات «سنتو» که در دانشکده افسری برگزار شد، شرکت کرد و در تیراندازی اسلحه کلت به مقام دوم دست یافت. در همین سال به گارد جاویدان گارد شاهنشاهی انتقال یافت و به گارد شاهنشاهی آن روز فراخوانده شد.
در یک انتصاب در گارد شاهنشاهی، وی فرمانده آموزشگاه گروهبانی میشود. همزمان به تشکیل کلاسهای تدریس قرآن در خارج از وقت اداری و در خانه خود میپردازد و افسران و درجهداران همدوره و زیردست خودرا با فرهنگ و معارف اسلامی آشنا میسازد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به دفتر ویژه اطلاعات مامور میگردد و جدیت و دقت عمل وی در بازرسی از یگانهای نظامی توجه مقامات را به خود جلب میکند و همزمان از حمایتهای آشکار و پنهان او از انقلاب و انقلابیون داستانهای فراوانی به یادگار میماند. شریف اشراف در کنار ویژگیهای ارزنده انسانی، از موهبت هنر خوشنویسی نیز برخوردار بوده است.
علاقه وی به قران کریم و تشویق همسر گرانقدرشان سبب میشود که از سال 1347، عزم خود را برای نوشتن و به یادگار گذاشتن یک نسخه خطی از کتاب آسمانی جزم کند و اوقات فراغت خودرا به ادامه این امر اختصاص دهد، او بارها به دوستان خود گفته بود دعا کنید تا زنده ام این قران را تمام کنم.
سال 1349 برای طی دوره عالی به شیراز منتقل شد و بعد از دوره عالی در مرکز پیاده به خدمت خود ادامه داد. سال 1352 برای طی دوره دانشکده فرماندهی و ستاد اعزام شد و بعد از طی دوره به شهر خاش منتقل گردید. بعد از مدت 8 ماه در سال 1354، به دفتر ویژه اطلاعات به ریاست «حسین فردوست» فراخوانده شد.
تصور اینکه چنین شخصیتی در گارد شاهنشاهی با این اعتقاد اصیل وشفاف بتواند ادامه خدمت بدهد کمی دشوار به نظر میرسد و اگر گفته شود از ارشاد و امر به معروف فرماندهان رده بالای خود نیز غافل نبوده است، تعجب انسان بیشتر میشود. به گفته یکی از همکاران نزدیکش به نام امیر سرتیپ2 کاریزی، به فرمانده گارد که برای بازدید از آموزشگاه درجهداری آمده بود، با لحن صمیمانهای میگوید، تیمسار شما نماز هم میخوانید، فرمانده که از این برخورد غافلگیر و شگفت زده میشود، میماند که چه بگوید. شریف اشراف ادامه میدهد، شما محاسن بسیاری دارید، اگر نمازتان را هم بخوانید، ایده آل هستید. او در آموزش به نیروهای زبده ارتش همواره موفق بوده و همرزمانش او را فرماندهی با اخلاص و مصمم میشناختند.
شریف اشرف باوجود آنکه افسر شناخته شده و شخصیت کم نظیر و مشهوری بوده است،اغلب بی محابا در تظاهرات و راهپیماییهای مذهبی شرکت میکرده و با شجاعت و صراحت در جامعه نظامی آن روز به روشنگری میپرداخته است.
وی به پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) اعتقاد پاک و پابرجا داشته و شیوه زندگی آنان را سرمشق خویش قرار داده بود. شبهای جمعه اغلب به زیارت حرم حضرت عبدالعظیم میرفته و به تمام معنا عاشق و شیفته نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی بوده است.
با پیروزی انقلاب اسلامی، جانشین لشکر یک مرکز میشود. شهید اشراف برای نظارت در تعویض دوگردان 1 و 2 از لشکر 1 همراه گردان 58 تعویض نشده، فرماندهی ستون را در برگشت برعهده میگیرد. در محدوده شهر بانه، این گردان مورد حمله ناجوانمردانه ضدانقلاب مسلح قرار میگیرد و عدهای شهید و تعدادی هم به پادگان بانه پناه میبرند. شهادت شریف اشراف و همرزمانش روز دهم آبان ماه مصادف با عید سعید قربان رخ میدهد، آنان در حقیقت جان خویش را در این روز بزرگ الهی به قربانگاه حضرت حق تقدیم کرده و به آرزوی دیرینه خود نائل آمدهاند.
از این شهید بزرگوار دو فرزند دختر و پسر با تحصیلات عالیه به یادگار مانده و قران دست نوشته وی که در بهار 58 به اتمام رسیده و دو ماه قبل از شهادتش پایان یافته بود، در موزه بنیاد شهید همراه با لباس و شمشیرش به امانت میباشد، روان همگی آنان شاد و راهشان پر رهرو باد.
منبع : ارتش در دیدهها و شنیدهها - سرهنگ سید محمدعلی شریفالنسب - انتشارات ایران سبز1401