banner

فرماندهی و مدیریت به سبک شهید صیاد شیرازی (انتشار مجدد)

تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۰

فرماندهی و مدیریت به سبک شهید صیاد شیرازی دکتر سید ناصر حسینی

در این مقاله مدیریت و فرماندهی شهید صیادشیرازی در دوران دفاع مقدس مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد و ویژگی های شخصیتی و اخلاقی ایشان که باعث شکوفایی استعداد مدیریت و فرماندهی و توفیقات او در عملیاتها گردید مورد بررسی قرار می گیرد. .

لازم به ذکر است که فرماندهی ایشان در شرایط خاص و بحرانی جنگ تحمیلی بر صحنه دفاع مقدس صورت گرفته و باعث پیروزی های قابل توجهی برای امت اسلام شد لذا به همین دلیل در این مقاله مدیریت ایشان در شرایط جنگ و بحران مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. در این مقاله خصوصیات یک مدیر موفق و منش فرماندهی او در شرایط بحرانی مورد بررسی قرار گرفته و برخی مصادیق آن در مدیریت و فرماندهی شهید صیاد شیرازی طی جنگ تحمیلی ذکر می گردد

معرفی

این مقاله از هشت بخش منش فرماندهی، تصمیم گیری، طراحی و برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و کنترل، ایجاد انگیزه و ابتکار، مسئولیت های شهید صیاد شیرازی در جنگ و نتیجه گیری تشکیل شده است. در بخش اول به تعریف علمی و مکتبی منش فرماندهی پرداخته می شود. در بخش دوم ضمن تعریف تصمیم گیری، ویژگی های شهید صیاد شیرازی که منجر به تصمیمات موفق ایشان در شرایط جنگ شد، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش سوم به مفهوم برنامه ریزی و نحوه طراحی و برنامه ریزی شهید صیاد پرداخته می شود. در بخش چهارم مفهوم سازماندهی و نحوه عملکرد این شهید بزرگوار تشریح می گردد. در قسمت پنجم این مقاله هماهنگی و کنترل در شرایط جنگی مورد بررسی قرار گرفته و در بخش ششم نیز به یکی از خصوصیات مهم شهید صیاد شیرازی یعنی انگیزه و ابتکار وی، اشاره می شود و ابتکار های مهم ایشان در شرایط جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش هفتم نیز مسئولیت های شهید صیاد در دوران عمر خدمتی وی ذکر شده و در بخش هشتم مقاله به نتیجه گیری از مقاله منتهی می شود.

منش فرماندهی

انسان دارای خوی و سرشت و یک طبیعت ثانویه می باشد که وقتی این طبیعت ثانویه در تسلسل اوصاف یا عادات قرار گیرد تبدیل به منش می شود. به عبارت دیگر وقتی صفت خاصی توسط شخصی تکرار می شود، در واقع این صفت در وی نهادینه و ملکه شده و جزئی از رفتار، منش و خلقیات انسان محسوب می گردد. در حوزه نظامی، فرماندهی محور اصلی قدرت نظامی می باشد. و به مجموعه اختیاراتی گفته می شود که بطور قانونی به فرد داده شده تا در مسندی قرار گیرد و ماموریت سازمانیش را تحقق بخشد. بنابراین فرمانده متناسب با آن اختیارات، مسؤلیت دارد و پاسخگو نیز می باشد. معمولاً در حوزه فرماندهی موضوعی تحت عنوان منش فرماندهی مورد توجه قرار می گیرد که بیشتر به شخصیت، عادات و خلقیات شخص فرمانده توجه دارد[۱]. در اینجا توضیح این مطلب ضروری است که فرماندهی را می توان به دو بخش مدیریت و رهبری تقسیم کرد. رهبری توانایی نفوذ در افراد و گروهها برای رسیدن به هدف یا هدفهای خاص است[ ۲]. از سوی دیگر رهبری کمال مدیران و فرماندهان است. به این معنا که عنصر رهبری، جاذبه ای ایجاد می نماید که شخص مدیر یا فرمانده بصورت الگو مورد توجه و عنایت زیردست و بالادست قرار می گیرد. بنابراین شایسته آن است که فرماندهان رهبری کنند و اگر در حوزه رهبری، فرمانده انسان هدایتگری باشد می توان گفت؛ فرمانده دارای منش رهبری است. در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز به این مطلب اشاره شده است. «فرماندهی جوهره ای از رهبری را در بردارد و به عبارتی محور اساسی و گوهر فرماندهی رهبری است»[۳]. بخش دوم وظیفه فرماندهی مدیریت است. مدیریت علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن رهبری و کنترل فعالیتهای دسته جمعی برای نیل به هدفهای مطلوب با حداکثر کارایی است[ ۴]. مدیریت هنر و علم به کارگیری صحیح افراد و امکانات در جهت وصول به اهداف سازمانی است.

فرماندهی یک امر مستمر و شبانه روزی و همه مکانی و همه زمانی است. منش فرماندهی یعنی اینکه چه اخلاقی در حوزه مدیریت و رهبری مورد نیاز فرمانده می باشد و بدین گونه منش فرماندهی به دو دسته منش مدیریتی و منش رهبری تقسیم می شود. برای دوری از انحطاط در اخلاق و رفتار در منش های عالیه فرماندهی نباید به آدمهای عادی توجه شود بلکه باید رفتارهای فرماندهی را با الگوهای برحق تطبیق داد. الگوهای حقی که معصوم می باشند. ائمه اطهار تابلوی نمایان حق هستند. الگوهای واقعی، ائمه اطهار می باشند. منابع برای استخراج منش های راستین، قرآن کریم، سیره و سنت ائمه اطهار و رسول اکرم (ص) می باشد.

شهید صیاد شیرازی از منش فرماندهی چندین تعریف ارائه می داد اما تعریفی که بیشتر به آن پایبند بود و براساس آن اقدام می کرد چنین بود: «آن قسمت از اخلاق اسلامی که برای فرماندهان در دوران مسؤلیت فرماندهی و متناسب با سطوح فرماندهی آنان عمل به آن پسندیده و گاه ضروری است».براین اساس این شهید بزرگوار به علمای اخلاق و بزرگان متخلق به اخلاق اسلامی و منابع متقن و معتبر بویژه احادیث مربوط به سیره زندگی پیامبر اسلام (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام، بویژه در خصوص آن بخش از زندگی آنان که به امور نظامی مربوط می شد مراجعه می کرد. ایشان در محضر بزرگانی چون حضرات آیات عظام بهاءالدینی، مشکینی، صدوقی، دستغیب و حضرت امام خمینی(ره) حاضر می شد و در زمینه اخلاق اسلامی درس می گرفت. با عنایت به تعاریف داده شده منش و شخصیت شهید صیاد شیرازی بنوعی است که او را فردی منضبط، با برنامه، هدفمند، پرکار، دارای شؤنات اخلاقی، متین، متقی و معتقد به قیود اسلامی معرفی می کند. شیوه زندگی این فرمانده براساس یادداشتهای شخصی و آثار بجای مانده از وی تقریباً قابل بازسازی است. این یادداشتها گویای پرکاری این فرمانده دوران دفاع مقدس نیز می باشد. بنحوی که به گواهی یاران نزدیک وی در زمان جنگ اغلب اوقات استراحت او در خودرو یا هواپیما بوده[ ۵] و بقیه وقت او صرف جلسات طراحی عملیات ها، هماهنگی، بازدیدها، پیگیری امور، هدایت و کنترل نیروها و غیره می شده است. برای ترسیم اینکه شهید صیاد شیرازی از نظر انضباطی چگونه شخصیت و منشی داشته است مطالب بسیاری وجود دارد ولی ذکر چند نکته می تواند گویای ادعای پیش گفته باشد. اول اینکه او فردی شیک پوش بود و آراستگی وضع ظاهر را در همه شرایط رعایت می کرد. دیگری وقت شناسی، بموقع و بهنگام بودن وی که هردو از ویژگیهای بارز شخصیت نظامی وی بوده است. سوم اینکه وی مطابق آیین نامه انضباطی فردی مطیع دستورات مافوق بوده و حتی در شرایطی که خود نظر مخالف داشته ولی دستورات صادره از رده های مافوق را با طیب خاطر اجرا کرده و مهمتر اینکه اطاعت از ولایت فقیه را برای خود تکلیف شرعی می پنداشت. ایشان ذوب شده در ولایت فقیه بودند و افتخارشان بودن در رکاب مقام معظم رهبری و شهادت در این راه بود[۶].

تصمیم گیری

یکی از وظایف عمده مدیران تصمیم گیری است. طبق نظر برخی کارشناسان علم مدیریت چنانچه تصمیم گیری را از مدیریت جدا کنیم مدیریت مفهومی ندارد. در عین حال ماهیت تصمیم گیری در رده های پایینی، میانی و عالی سازمان ها متفاوت است. در رده های پایین سازمان تصمیمات معمولاً از پیش تعیین شده هستند و در یک چهارچوب مقرراتی مثل آیین نامه ها و بخشنامه ها برای اجرا به آنان ابلاغ می شود اما در رده عالی تصمیمات از قبل تعیین شده نیستند و تصمیم گیری بسیار مشکل است و نیاز به اطلاعات، تجربه و همفکری دارد[ ۷]. در شرایط بحرانی و جنگ، تصمیم گیری برای رده های عالی جنگ بسیار مشکل تر است چرا که در شرایط بحران محدودیت زمان، کمبود اطلاعات، محدودیت منابع و تهدیدات دشمن، تنگناهای سختی را ایجاد می کند. ملاحظه دیگر در امر تصمیم گیری که بسیار مهم و تعیین کننده است نقش ارزشهای فردی مدیر و فرمانده یا رهبر است. انسان موجودی است که در تمامی فرایندهای تصمیم گیری محور اصلی به شمار می آید و تابع اعتقادات، باورها، طرز تلقی ها و ارزشهایی که محرک وی و شکل دهنده اندیشه و رفتار او می باشند. ارزشهای فرد واقعیت های ملموس و قابل اثباتی هستند زیرا اثرات و پیامدهای آنها را می توان به سادگی در رفتارهای فرد مشاهده کرد. در مورد مدیران و فرماندهان، این مسئله بوفور صدق می کند. شایان ذکر است انسانها ارزشهای خود را از مذهب، خانواده، اجتماع، فرهنگ و محیطی که در آن زندگی می کنند اخذ می نمایند. البته ارزشها در طول زندگی شکل گرفته و تغییر و تحول می یابند[۸].در این مقاله آنچه که شخصیت شهید صیاد شیرازی را بارزتر می کند شناخت او از شرایط اشغال بخشی از کشور توسط دشمن، روحیّات مردم و مسؤلین در آن شرایط خاص، امکانات و تواناییهای خودی و نهایتاً اقدامات و تصمیم گیری های او در شرایط جنگ تحمیلی است. وی در این شرایط تصمیماتی اتخاذ و اجرا کرده است که تعیین کننده و در نوع خود کم نظیر بوده است. چنانچه بعنوان مصداق بخواهیم نمونه ای ذکر کنیم. تدابیر و تصمیماتی است که او پس از انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی اتخاذ کرده و باعث شده جنگ از حالت رکود خارج شود. وی با این اقدامات، حالت تهاجمی به نیروهای مسلح و نیروهای تحت امر خود داده است. آنچه تاریخ جنگ و دفاع مقدس شاهد آن است اینکه با اتخاذ حالت جدید، در طول مدت کوتاهی (حداکثر هشت ماه) با انجام عملیاتهای طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس بیش از۹۰% از مناطق اشغالی خوزستان، توسط رزمندگان اسلام آزاد گردید. که شاخص ترین این تصمیمات ایجاد ساز و کاری برای همکاری بین ارتش و سپاه و در اختیار گذاشتن امکانات ارتش برای آموزش، سازماندهی و وارد کردن نیروهای مردمی در قالب بسیج و تحت فرماندهی سپاه پاسدارن در جنگ بود. از ویژگیهای دیگر شخصیتی وی این بود که در فرایند تصمیم گیری بویژه در شرایط بحران هرگز بدون مشورت با فرماندهان، کارشناسان و مشاورین خود تصمیمی نمی گرفت. از ویژگیهای دیگر ایشان، مدیریت بحران، فرماندهی بر صحنه های جنگ و ریسک پذیری او در فرایند تصمیم گیری است. با عنایت به شخصیت شهید صیاد و ارزشهای فردی وی، می توان گفت به هنگام تصمیم گیری، ریسک پذیری این فرمانده دوران دفاع مقدس همواره مبتنی بر تخصص، تعهد، دانش، سجایای اخلاقی، مشورت با خبرگان و توکل بر خدا بوده است. ذکر یک خاطره از زبان وی شاید گویای این مطلب و یا مصداقی بر این مدعا باشد. «در عملیات طریق القدس ارتش و سپاه که با هم دو لشگر و اندی نیرو داشتند، برای حمله به دشمن به صد و ده هزار (۱۱۰۰۰۰) گلوله فقط از یک نوع مهمات نیاز داشتند و ما از این نوع گلوله فقط ۱۳۰۰۰ سیزده هزار تا داشتیم. وقتی آن برادر مسؤل پشتیبانی آتش، این برآورد علمی را به ما نشان داد، اصلاً نفهمیدیم چطور شد که گفتیم: شما بقیه کارها را بکنید، مهمات در راه است و می رسد و بلافاصله به خدا پناه بردیم که خدایا این چه حرفی بود که گفتیم. فقط همین را بگویم تا موقعی که بچه ها بستان را گرفتند تا آن موقع، آن برادر مسئول پشتیبانی آتش یادش رفته بود که مهمات چه شد؟» [۹] بدون شک تصمیم گیری در چنین شرایط، برای فرماندهی که مسؤلیت جان هزاران رزمنده، مسئولیتهای ملی و اعتبار شخصی خود را همواره در نظر دارد امری بسیار دشوار است. بی توجهی به نظر کارشناسان و برآورد های علمی آنان، اختلاف فاحش بین موجودی و نیازمندی مهمات که سرنوشت عملیات به آن بستگی دارد و از سوی دیگر درک شرایط جنگی، اشغال سرزمینهایی از کشور و فشارهای دشمن بعثی و غیره چنین بنظر می رسد که فرمانده برای اتخاذ چنین تصمیمی، بایستی ریسک پذیری بسیار بالا و یا روح توکل بالاتری داشته باشد. بنابراین اتخاذ اینگونه تصمیمات که منجر به توفیقاتی نیز شده است، ارزشهای فردی این مدیر و فرمانده دوران دفاع مقدس را مشخص می نماید.

طراحی و برنامه ریزی

برنامه ریزی عبارت است از تفکر در کلیات و جزییات برنامه و یا به عبارت دیگر تعیین و اتخاذ شیوه و روش هایی که ما را به بهترین نتیجه مطلوب برساند[ ۱۰]. برنامه نشان می دهد که هدف ها چگونه باید تحقق یابند. بدون برنامه ریزی هرگز نباید و نمی توان وارد مرحله عمل شد.

شهید صیاد شیرازی مدیر موفق را فردی می دانستند که از قدرت برنامه ریزی بهره کافی داشته باشد. این شهید بزرگوار شرایط برنامه ریزی را بدین گونه ترسیم می نماید[۱۱]:

١. برنامه، باید دقیق و از نظر کمی و کیفی کاملا روشن باشد.

٢ . برنامه باید از هرگونه ابهام وکلی گویی خالی بوده، تماماً جنبه عملی و عینی داشته باشد.

٣ . در برنامه ریزی می باید برآورد نیروی انسانی، هزینه ها، ابزار، وسائل و سایر منابع مورد نیاز دقیقا محاسبه شود.

٤ . در برنامه ریزی باید همیشه محلی برای حوادث پیش بینی نشده درنظرگرفته شود.

بعنوان مثال، یادداشتها و دستنوشته های باقیمانده از وی از برنامه ریزی های روزانه وی برای زندگی فردی و سازمانی حکایت می کند. شایسته است گفته شود که این مدل برنامه ریزی که بسیار دقیق بوده و دقیقه های زندگی روزانه در کنترل خود دارد؛ کاملاً منطبق است با آموزشهای نظامی فراگرفته شده در دانشکده افسری (برنامه سین) که تا پایان عمر شهید استمرار داشته است. و مهمتر اینکه یادداشتهای فوق نشان می دهد که وی برای ورود به هر برنامه ای، قبلاً فکر کرده و سناریوهایی را در ذهن خود مرور کرده است. ایشان برای ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشتند. در زمان جنگ این مساله نمود پیدا می کرد به صورتی که ایشان ساعات روز را تقسیم بندی کرده بود مثلا برای نماز، تعقیبات نماز، دعا، ورزش، صبحانه، تماس با افراد، تجلیل از افراد، تذکر به افراد و سایر امور برنامه داشتند و ساعات مشخصی را تعیین کرده بودند[ ۱۲]. ایشان برای صحبت کردن هم برنامه داشت یعنی اینکه چه بگوید؟ چگونه بگوید؟ چرا بگوید؟

در طراحی و برنامه ریزی همیشه طراحی ذهنی خویش را بر روی کاغذ می آورد و با ارائه به همکاران، آنها را در تصمیم گیری مشارکت می داد و بدینوسیله آنها را تکریم می کرد و از همکاری و مساعدت آنها بهره می جست و معتقد بود اگر نیت و عمل ما خالص برای جهاد در راه خدا باشد او بهترین طرح و برنامه را به ما الهام خواهد کرد.

سازماندهی

پس از تعیین هدف و یا اهداف اجرایی و تهیه برنامه و نقشه کار، مدیر به دنیای عمل گام می گذارد و در این مرحله سازماندهی نیروها و امکانات، جهت تحقق برنامه لازم و ضروری است. سازماندهی مستلزم آن است که منابع به مؤثرترین شیوه برای حصول هدف ها فراهم شود[۱۳].

شهید صیاد شیرازی هدف از سازماندهی را تقسیم کار در یک مجموعه به گونه ای می دانستند که :

۱/ هیچ کاری بدون مسئول نماند و در عین حال از تداخل و تضاد مسئولیتها، جلوگیری به عمل آید.

۲/ هر کاری به افرادی که دقیقًا از عهده آن بر می آیند سپرده شود.

۳/ کل افراد به صورت یک مجموعه کاملا منسجم عمل کنند، به طوری که کار هریک، مکمل دیگری باشد.

۴/ سلسله مراتب در تقسیم کار باید مدّ نظر قرار گرفته و رعایت شود.

۵/ تمام افراد از طریق سلسله مراتب با مدیریت یا فرماندهی در ارتباط باشند.

این فرمانده شجاع دفاع مقدس، نیروی متناسب با هر ماموریتی را در جای خود قرار می داد و برای هر ماموریتی یک سازمان تعریف می کرد. وی بعد از اینکه در۱۰ مهر سال۱۳۶۰ به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد یکی از اولین کارهایی که انجام داد این بود که افراد را متناسب با هدفی که دنبال می کردند در مناصب گوناگون قرار دادند. ایشان این کار را در سطوح میانی و عالی انجام دادند و برای لیاقت، استعداد، تخصص و تعهد افراد اهمیت فوق العاده قائل بودند. وی همواره از عناصر شایسته نه تنها استفاده کردند بلکه به معنی واقعی کلمه افراد متعهد و متخصص را صید کردند[ ۱۴].

هماهنگی و کنترل

یکی از وظایف مهم فرمانده یا مدیر ایجاد هماهنگی است. هر قدر یک سازمان گسترده تر و پیچیده تر باشد مسئله هماهنگی در آن حساس تر می شود. ارتباط فرماندهان یا مدیران با افراد تحت فرماندهی یا مدیریت آنان هرگز نباید به شکل استبدادی در آید که جرأت اظهار نظر نداشته باشند. امّا این سخن بدان معنا نیست که حفظ اصول انضباط و سلسله مراتب و قاطعیت به فراموشی سپرده شود. بلکه جمع بین انضباط و برادری از کارهای بسیار ظریفی است که تنها استعداد و ابتکار فرمانده یا مدیر و آموزش مستمر فرهنگی نفرات می تواند آن را تضمین کند.

بخش اعظم وقت و توان شهید صیاد شیرازی صرف هماهنگی بین ارتش و سپاه می شد. چون استراتژی ایشان وحدت عملیاتی بین نیروهای ارتش و سپاه بود. وی نقش میانجی و به عبارت بهتر نقش هماهنگ کننده سپاه و ارتش را داشت. این کار یکی از کارهای مشکل و در عین حال نهایت هنر ایشان در فرماندهی بود.

دو گروه فوق نقش مهمی در جنگ داشتند. لاکن از نظر شخصیتی کاملاً با هم متفاوت بودند. گروه اول عبارت بودند از افراد ارتشی که افراد تحصیل کرده، متخصص و متعهدی بودند. بنابراین همه کارهایشان نیز بر مبنای آموخته ها و فرهنگ سازمانی ارتش بود. اما گروه دومی که شهید صیاد شیرازی بر آنها فرماندهی می کرد افراد سپاهی و نیروهای بسیجی بودند. این افراد نیروهای پرشور و انقلابی بودند که نظرات گروه ارتشیان را نمی پذیرفتند و آنها را محافظه کار می دانستند و شور شهادت داشتند. اما با توجه به روحیات مذهبی و انقلابی شهید صیاد شیرازی، نظریات او را قبول داشتند. چون ایشان خود یک چهره انقلابی داشت و در جریان پیروزی انقلاب حضور فعالی داشت. وی انسان متواضعی بود که بر دلهای افراد حکومت می کرد و به عبارتی صیاد دلها بود و بسیجیان و کارکنان سپاه به خاطر این خصوصیات، او را قبول داشتند و به فرامین او عمل می کردند. این شهید بزرگوار با زیر دستانش امین، صریح و با صداقت بود[۱۵].

ایشان در تصمیمات با هر دو گروه مشورت می کرد و به گونه ای بین شور و شوق جوانی و علم و تخصص افراد با تجربه، توازن برقرار می کرد و برای امت اسلام در نبردها افتخار کسب می نمود. ایشان شخص صابری بود و به پیروزی حق علیه باطل معتقد بود. به راه خود که راه حق بود ایمان داشت و برای خدا می جنگید. فرماندهی صیاد شیرازی تلفیقی از شخصیت مذهبی ایشان و اجرای تعاریف دقیق نظامی بود. این فرمانده دلاور عقیده داشت که هرگاه با توکل بر خدا بجنگیم و دشمنان را سرکوب کنیم کاملا امیدوار کننده است و نباید دچار آفت غرور شد[۱۶].

کنترل عبارت است از توجه به نتایج کار و پیگیری برای مقایسه فعالیتهای انجام شده با برنامه ها و اعمال اصلاحات مقتضی در مواردی که تصور می شود از اهداف، انحرافی صورت گرفته است. شهید صیاد شیرازی به بازرسی و کنترل عقیده داشت و همواره افراد متعهد و مورد وثوقی را برای انجام این کار منصوب می کرد. اما بازرسی و کنترل ایشان برای گرفتن خطا های افراد نبود و مقصود و هدف او، پیشبرد کارها به صورت دقیق بود و صورت و جنبه مثبت بازرسی و کنترل را در نظر می گرفت. وی در این زمینه می­گفت: «تعهد را در چهره خدمت بیابید، توکل را در خطر پذیری، شایستگی را در مسئولیت پذیری و ایثار را در عمل بیابید.»[۱۷]

ایجاد انگیزه و ابتکار

انگیزه عبارت است از ایجاد شوق رسیدن به چیزی یا انجام کاری یا درک عقیده ای که باعث پویایی و تحرک در یک سازمان می گردد[۱۸]. ایجاد انگیزه باعث حرکت نیروهای نهفته انسان ها در جهت تحقق اهداف می شود[۱۹]. روانشناسان معتقدند تشویق کارکنان و ایجاد انگیزه در آنان در موفقیت سازمان ها و یگان های تحت امر فرماندهان، نقش مؤثری دارد.

شهید صیاد شیرازی به فرماندهان و افراد زیر دست خود اعتماد داشتند و خدمات آنها را ارزش گذاری می کردند و مشوق آنها بودند. وی علاوه بر تشویق های مادی برای ایجاد انگیزه از راهکارهای معنوی نیز بهره می گرفت، بعنوان مثال؛ افراد تحت امرش را به دیدار با علما و روحانیون سرشناس، حضرت امام(ره) و به سفرهای زیارتی اعزام می کرد که این کار باعث ایجاد انگیزه در افراد می گردید و باعث می شد تا آنها از تمام ظرفیتشان برای انجام کارها استفاده نمایند. ایشان گاهی در شرایط سخت عملیاتی با حضور خود در خطرناک ترین محل و مأموریت، انگیزه از دست رفته و یا تضعیف شده رزمندگان را تقویت و مضاعف می نمودند.

شهید صیاد شیرازی جنگ را مردمی می دانست و می گفتند که تا مردم نباشند نمی توان در جنگ موفق شد. یکی از مهمترین ابتکارات ایشان این بود که از همه امکانات استفاده کرد تا مردم بتوانند با سازماندهی وارد جبهه های جنگ شوند. ایشان علیرغم نظریات مخالف بعضی فرماندهان ارتش، سپاه و بسیج را به میدان جنگ وارد کردند. در جهت رسیدن به این هدف از پادگان های ارتش استفاده کرد و آنها را در اختیار سپاه و بسیج قرار داد. وی با این کار روح تازه ای به صحنه های جنگ تحمیلی دمید و چرخه نظامی کشور و ارابه جنگ را به حرکت در آورد. گواه این مطلب هم عملیات های پی در پی و موفقی بود که در زمان فرماندهی این شهید بر صحنه های جنگی اعمال شد. اگر روند هشت ساله جنگ را در نظر بگیریم، شهید صیاد شیرازی در سال دوم جنگ فرماندهی نیروی زمینی ارتش را به عهده گرفت و از زمان فرماندهی تا ۸ ماه بعد از آن، اغلب اراضی اشغال شده توسط دشمن آزاد شد. یکی از ابتکارات دیگر ایشان این بود که دانشگاه فرماندهی ستاد ارتش را تعطیل کرد و از اساتید آن دانشگاه، در طراحی عملیات ها استفاده کرد به طوری که در یک مرحله، طراحی عملیات های کربلای ۱ تا کربلای۱۰ به سرعت انجام شد. در سال دوم در مقابل یگانهای زرهی دشمن، به دلیل محدودیت نیروهای خودی در یگانها و تجهیزات زرهی، از نیروهای ضد زره استفاده شد و بیشتر عملیات ها به دلیل برتری هوایی دشمن در تاریکی شب و در شرایط غافلگیری انجام شد. همچنین در عملیات ها، بمنظور ایجاد توازن قوا از اصل غافلگیری استفاده شد.

مسئولیت های شهید صیاد شیرازی

ذکر مسئولیت های شهید صیاد شیرازی در این قسمت، مشخص می کند که وی در تمام مأموریت های خود نقش اول را دارا بوده و همواره مناصب فرماندهی داشته است. بنابراین تحقیق در مورد رفتار او در هر یک از مناصب می تواند بعنوان منش و روش وی در شرایط مختلف رزمی و غیر رزمی مورد ارزیابی قرار گیرد.

شهید صیاد شیرازی قبل و بعد از انقلاب، در سازماندهی نیروهای انقلابی ارتش نقش بسزایی داشت. وی پس از پیروزی انقلاب، در بحبوحه غائله سال ۱۳۵۸ضد انقلاب در کردستان، داوطلبانه وارد صحنه نبرد با ضدانقلاب شد و در مدت کوتاهی، با درخشش در صحنه کارزار و جنگ با ضدانقلاب، باعث شد تا به عنوان فرماندهی عملیات غرب کشور برگزیده شود او در پاکسازی کردستان به همراه شهید دکترچمران نقش مهمی ایفا نمود و افتخارات قابل ملاحظه ای کسب نمود. اولین عملیاتی که ایشان در آن شرکت کردند عملیات شیندرا بود[۲۰]. مسؤلیت جنگ با ضدانقلاب در کردستان، که در نهایت منجر به آزادسازی شهرها و مناطق حساس کردستان و آذربایجان غربی گردید، با وی بود. او در آن زمان فرماندهی منطقه غرب کشور را بعهده داشت.

پس از شهادت سرلشکر ولی الله فلاحی و تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش و سپاه در ۹ مهر۱۳۶۰، سرهنگ ظهیرنژاد (فرمانده وقت نیروی زمینی) به سمت رییس ستاد مشترک ارتش منصوب و سرهنگ صیاد شیرازی بنا به پیشنهاد رییس شورای عالی دفاع و با حکم حضرت امام خمینی(ره) به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب گردید.

او بعنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش، با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عملیات های طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم ابن عقیل، مطلع الفجر، محرم، والفجر ۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۹، عملیات خیبر، بدر و قادر شرکت نمود و پیروزی‌های بزرگی را برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورد. سرهنگ علی صیاد شیرازی در مرداد سال ۱۳۶۵ بنا به دلایلی از فرماندهی نیروی زمینی استعفا داد و با پیشنهاد آیت الله خامنه‌ای و تصویب امام خمینی(ره) به سمت نمایندگی امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد. در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی ارتقاء یافت. سرتیپ صیاد شیرازی در سال ۶۷ در عملیات مرصاد زمانی که مرزهای غرب ایران مورد هجوم منافقین و ارتش عراق قرار گرفته بود، علیرغم اینکه هیچگونه مسؤلیت سازمانی نداشت، داوطلبانه به یاری رزمندگان شتافت و با هدایت نیروی هوایی و هوانیروز ارتش، منافقین را در گردنه مرصاد شکست داد و آخرین برگ تاریخ دفاع مقدس را بنام خود رقم زد[۲۱].

در مهر ۱۳۶۸، بنا به درخواست رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، و با موافقت و حکم فرماندهی کل قوا به سمت معاونت بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. در شهریور ۱۳۷۲ به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و در۱۶ فروردین، ۱۳۷۸ همزمان با عید غدیرخم از سوی فرمانده کل قوا به درجه سرلشگری نائل آمد که این درجه پس از شهادت وی به سپهبدی ارتقاء یافت. وقتی که ایشان توسط آیت الله العظمی خامنه ای به درجه سرلشگری رسیدند به خانواده اشان گفتند که«دعا کنید من شهید شوم»[۲۲].

نتیجه گیری

شهید صیاد شیرازی نمونه ای از یک فرمانده موفق و مکتبی و ولایت مدار است. ایشان در مسؤلیت هایش به مفاهیم خوشخویی، مهربانی، گذشت، مشاوره در تصمیم گیری و تلاش در جهت خشنودی و اعتماد به خدا عمل کرد و تربیت قرآنی را در زندگی پیشه خود ساخته بود، از جمله؛ آیه ۱۵۹ سوره عمران “فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلین‏”[۱] را به عنوان منش و روش خود برگزیده بود.

شجاعت، تهجد، تعبد، ایمان و اخلاص، او را به مرتبه ای رسانده بود که در تصمیم گیری ها مقررات، معادلات و فرمولهایی که به عنوان نظریه های علمی و نظامی جنگ مطرح بودند را با بنیان “وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ” به کار می گرفت و از ورود به صحنه های خطرناک تصمیم گیری درنگ نمی کرد. گویی تعهد و تقوی و ایمان به غیب به مصداق آیه شریفه «ان تتقوالله یجعل لکم فرقاناً» به او معرفتی شهودی بخشیده بود شاید همین تفاوت و تمایز او با دیگر فرماندهان و کارشناسان نظامی باعث بعضی اختلاف نظرها می شد. البته انضباط و دیسیپلین نظامی همیشه این شکاف را پر می کرد و مانع از بی انضباطی و عدم اجرای فرامین می شد. چه بسا اگر روح ایمانی آن شهید عزیز نبود سرنوشت جنگ بگونه ای دیگر رقم می خورد. مگر نه اینست که خداوند در قرآن می فرماید: “إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ”[۲] (فصلت-۳۰) او به آیات قرآن و احادیث و روایات رسیده از پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام سخت اعتقاد داشت و نزول ملائکه در شرایط مقاومت را یقین می دانست و همیشه در بیانات و استدلالهای عملیاتی به آیات الهی تمسک می جست و به آنها استناد می کرد بنوعی که گویا از آنها تغذیه می کند و نشاط روحی و حیات می گیرد. ایشان معتقد بودند که هیچ کلامی در اسلام بی حکمت نیست[ ۲۳]. ایشان ضمن احترام به رعایت اصول علمی در کارها یک فرمانده تکلیف محور بود و می گفت: “من یک سرباز کوچک اسلام هستم”.

بنابراین سبک فرماندهی و مدیریت شهید صیاد شیرازی با ترکیب خصوصیات فردی و سازمانی وی که حاوی سجایای اخلاقی و دینی به همراه علم و دانش بود، می تواند نمونۀ یک الگو برای فرماندهی و مدیریت در عرصه نظامی باشد.

مراجع

[۱] رشیدزاده، فتح الله، ۱۳۸۷، منش و رفتار فرماندهی( جلد ۱)، انتشارات دانشگاه افسری امام علی( ع )، ص ۸۳-۹۱
[۲] نبوی، محمد حسن، ۱۳۸۶، مدیریت اسلامی، موسسه بوستان کتاب، ص ۱۳۲

 

[۳] رشیدزاده، فتح الله، ۱۳۸۷، منش و رفتار فرماندهی( جلد ۳)، انتشارات دانشگاه افسری امام علی( ع )، ص ۱۷
[۴] اقتداری، علی محمد، ۱۳۷۵، سازمان و مدیریت، انتشارات مولوی، ص ۶۱

 

[۵] حسینیا، احمد، ۱۳۸۶، جلوه یار، ایران سبز، ص ۳۳
[۶] انبارداران، امیرحسین، ۱۳۸۱، امیر دلاور، نشر شاهد، ص ۲۱

 

[۷] امجدی، عبدالحکیم، ۱۳۸۴، تئوری تصمیم گیری، انتشارات دانشگاه افسری امام علی (ع) تهران، ص۲۰
[۸] الوانی، سید مهدی، ۱۳۸۰،تصمیم گیری و تعیین خط مشی دولتی، انتشارات سمت، ص ۱۲۳
[۹] اکبری، علی اکبری، ۱۳۸۶، صیاد شیرازی، نشر یازهراء سلام الله علیها، ص ۱۰
[۱۰] میرشفیعی، نصرالله و الوانی، مهدی، ۱۳۶۸، مدیریت تولید ، آستان قدس رضوی، ص ۱۹

 

[۱۱] نوروزی فرسنگی، احمد، ۱۳۸۵، منش فرماندهی، ۱۳۸۵، انتشارات عرشان، ص ۵۵

 

[۱۲] صیاد شیرازی، علی،۱۳۸۱، یادداشت های ویژه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، ایران سبز، ص ۱۱۷ – ۲۷۴

 

[۱۳] ویسی، غلامرضا و سوادی، محمد علی، ۱۳۸۵، رفتار سازمانی در نگاه مدیریت اسلامی، زمزم هدایت، ص ۸۰

 

[۱۴] حسینیا، احمد، ۱۳۸۸ ، صیاد دلها، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ص ۴۲ – ۸۲

 

[۱۵] اعوانی، علی، ۱۳۸۶، سخن آشنا، نشر اجا، ، ص ۶۰
[۱۶] دهقان، احمد، ۱۳۷۸، ناگفته های جنگ، انتشارات اسوه، ص ۳۱۴
[۱۷] شکیبا، حمید، ۱۳۸۸، نردبان طلایی ، ایران سبز، ص ۶۶ تا ص ۶۷

 

[۱۸] کبیری، قاسم، ۱۳۸۶، مبانی رفتار سازمانی، استیفنز رابینز، دفتر پژوهش های فرهنگی، ص ۷۲

 

[۱۹] مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۶۷، مدیریت و فرماندهی در اسلام، انتشارات هدف، ص ۷۰-۷۵
[۲۰] صادقی گویا، علی، ۱۳۷۹، عملیات شیندرا، هیئت معارف جنگ، ص ۳۳
[۲۱] مومنی، محسن ، ۱۳۸۲، در کمین گل سرخ، سوره مهر، ص ۹۳ -۳۵۵
[۲۲] معراجی پور، محبوبه، ۱۳۸۵، عاشق ترین صیاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۱۸
[۲۳] اسدی، هیبت الله، ۱۳۸۴، هر چند دیر، ایران سبز، ص ۴۴

 


[۱] پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می‏شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل‏کنندگان را دوست می‏دارد.

[۲] در حقیقت کسانی که گفتند پروردگار ما خداست‏سپس ایستادگی کردند فرشتگان بر آنان فرود می‏آیند [و می‏گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید.

پیوندهای مفید

Islamic republic of iran armyIslamic republic of iran armyIslamic republic of iran air forceIslamic republic of iran air defence
sign