banner

شرح مختصری از زندگی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی(انتشار مجدد)

تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۰

بنده برگزیده

سرهنگ علی سجادی انصاری

سخن گفتن از رادمرد یگانه ای که جامع خصایل و فضایل انسانی زیادی است و در مقیاسی پائین تر همچون مقتدای خود مولا و سرور متقیان عالم، جمیع اضداد است، کار آسانی نیست. زندگی این شاگرد مکتب علی و حسین (علیهمالسلام) مملو از نکات برجسته و رمز و راز فراوانی است و عمر پر برکت ولی کوتاه 55 سالهاش، به اندازه دهها سال خیر و برکت داشته است.

سوابق خدمتی وی نشان می‌دهد که او از بدو استخدام در سال 1343 تا شهادتش در 21 فروردین 1378 همیشه افسری لایق، جدی، مؤمن، منضبط، خستگی‌ناپذیر، استوار و با وجدان کاری و پشتکار فوق‌العاده بوده است.تمایلات مذهبی که نه، بلکه ایمان و اعتقاد مذهبی شدیدش از سال 1350 او را در مرکز توجه سازمان ضد اطلاعات ارتش قرار داده بود و پیوسته توسط آن سازمان و عواملش مراقبت می‌شد. اما نکته قابل توجه این است که در تمامی گزارش‌هایی که توسط منابع خبری به ضد اطلاعات داده شده، ضمن تأکید بر ایمان و اعتقاد مذهبی بسیار قوی او، خبر از جدیت و کوشش فراوانش در انجام وظایف محوله داده‌اند.

هرچند برابر اسناد موجود، شهید صیاد چندان دل‌خوشی از رژیم شاه نداشته و حتی در مواردی، انتقادها و اعتراض‌هایی نسبت به عملکرد رژیم از خود بروز می‌داد که در سوابق و پرونده اطلاعاتی وی موجود است، اما هیچ‌گاه این موضوع را محملی برای شانه خالی کردن از مسئولیت حرفه‌ای خود قرار نداده و هرآنچه را که به او محول کرده‌اند با کمال صداقت و جدیت به انجام رسانده و پیوسته یکی از بهترین‌ها بوده است. هم استادان، هم شاگردان و هم همکاران شهید صیاد او را یکی از بهترین‌ها می‌دانسته‌اند و حتی آن کسانی که در مراقبت از او به ضد اطلاعات گزارش می‌دادند، بر این نکات مثبت وی تأکید داشته‌اند.

شهید صیاد از نظر علمی و دانش نظامی نیز یکی از بهترین‌های ارتش بوده است و به همین دلیل در سال 1351، به منظور طی دوره، بالستیک هواسنجی توپخانه به کشور آمریکا اعزام شده است. این شهید بزرگوار به هنگام طی دوره مذکور نیز نهایت جدیت و کوشش را به خرج داده و مقام اول دوره را در بین شاگردان ایرانی و آمریکایی کسب نموده و مورد توجه مسئولین نظامی آن کشور قرار گرفته است.

در این باره، سرلشکر علی شهبازی، فرمانده کل اسبق ارتش جمهوری اسلامی ایران می گوید: «آن شهید بزرگوار، در طول عمر پر برکت خود و به‌ویژه در تمام مدت خدمت در ارتش و ستاد کل این خصوصیات [تبعیت از ولایت و رهبری] را با خصائص و مشخصه‌های بارز سربازی و فرماندهی مانند انضباط، دانش حرفه‌ای، سخت کوشی، قاطعیت، تحرک، امیدواری، تصمیم‌گیری به موقع، قانون‌گرایی، نمونه‌ بودن، صراحت، بهره‌گیری از مشورت صاحبان تجربه و تلاش برای بهترین بهره‌وری از سازمان، تلفیق و ترکیب کرده بود، به‌طوری‌که حقیقتاً صفت شیر روز و زاهد شب در او تجسمی عینی داشت.» (صیاد دل‌ها، احمد حسینیا، نشر آجا، ‌1379، ص 47)

شهید صیاد شیرازی و غائله کردستان

            با پیروزی انقلاب اسلامی، ضد انقلاب داخلی و استکبار جهانی، کردستان را به زعم خود منطقه‌ای مناسب برای وارد کردن فشار و تحت تأثیر قرار دادن جمهوری نوپای اسلامی ایران یافتند. از اینکه چرا این منطقه برای چنین منظوری انتخاب شد، بحث فراوان است و طرح آن هدف این نوشتار نیست به هر حال شرایط در استان‌های کردنشین ایران مانند کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه به گونه‌ای شد که بخش زیادی از توجهات را به خود معطوف ساخت، به‌ویژه ارتش جمهوری اسلامی ایران به‌رغم تمامی مشکلاتی که بر اثر انقلاب برایش به‌وجود آمد، ناگزیر شد بخش اعظم توان رزمی خود را متوجه آن منطقه سازد.

البته به دلیل انقلاب و شرایط پیش آمده هنوز اتحاد، انضباط و انسجام لازم در ارتش حاکم نشده و سلسله مراتب فرماندهی به شدت تضعیف شده بود. سازمان‌های وابسته به استکبار جهانی و عوامل ضد انقلاب داخلی آنها ارتش را آماج حملات ناجوانمردانه خود قرار داده بودند و با ترفندهای مختلف سعی در تضعیف و حتّی انحلال ارتش داشتند. آنان به خوبی می‌دانستند که ارتش قدرتمند ایران بزرگ‌ترین ابزار دفاعی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و با وجود چنینارتشی نه تهدید خارجی و نه تهدید داخلی قادر به آسیب‌رساندن به انقلاب نخواهند بود؛ چنان که وقایع آینده و عملکرد ارتش این موضوع را اثبات کرد. به هر حال برابر سوابق موجود و اظهارات مسئولان وقت، ورود شهید صیاد به عرصه کردستان از دوم اردیبهشت سال 1359 آغاز می‌شود، یعنی روزی که شهید صیاد به اتفاق چند نفر دیگر از ارتش و سپاه به دفتر رئیس جمهور وقت (ابوالحسن بنی‌صدر) می‌روند تا طرح «بستن مرزها» را با او در میان گذاشته و دستور اجرای این طرح را دریافت کنند.

سرتیپ سیدحسام‌الدین هاشمی در این مورد می‌گوید: «ما پنج نفر که نمایندگان انجمن اسلامی ارتش و سپاه در اصفهان بودیم (شهید صیاد، امیر هاشمی، سردار رحیم صفوی، سروان کوششی و حجت‌الاسلام سالک) رفتیم پیش بنی‌صدر. الآن گویی جلو چشمم است و حتی یک لحظه‌اش از یادم نرفته، چون این را هم نوشته‌ام و هم ضبط کرده‌ام. دقیقاً روز دوم اردیبهشت [1359].

قبل از ظهر و حدود ساعت یازده و نیم بود که ما نزد بنی‌صدر رفتیم. قبل از ما با رجوی ملعون جلسه داشت. من این خبیث را دوبار و هر دوبار در دفتر بنی‌صدر دیده‌ام. جلسه‌شان که تمام شد، بعد از چند دقیقه‌ای ما رفتیم داخل. از این پنج نفر فقط صیاد شهید شد و بقیه زنده‌اند، رفتیم و طرح بستن مرزها را مطرح کردیم. جلسه‌مان حدود یک ساعت و نیم طول کشید. در این جلسه گفتیم که ما با سرتیپ فلاحی صحبت کرده‌ایم و ایشان گفته‌اند که اختیار ارتش با شماست. بنی‌صدر گفت: «بابا الآن اوضاع ناجور است» و پس از ذکر مشکلات پیش‌ آمده در کردستان، افزود: «شما که خیلی ادعا می‌کنید،‌بروید آنجا» شهید صیاد گفت: «باشد به شرط اینکه ما نماینده شما باشیم». بنی‌صدر هم گفت: «باشد، شما نماینده من هستی. همانجا هم زنگ زد….

همان جا شهید صیاد تلفنی با شهید فلاحی صحبت کرد. عرب سرهنگی یکی از خلبان‌هایش بود. از اصفهان صد تا پاسدار را بردیم سنندج. من و شهید صیاد به آقای کوششی گفتیم شما بمان و ما دو نفر رفتیم آنجا. کم‌کم، همه فرماندهی شهید صیاد را پذیرفتند. عملیات آزاد‌سازی سنندج 20 روز طول کشید.20 روز جنگ، یک کتاب است، خیلی مطلب دارد. چند تا عملیات است. شهید بروجردی هم در داخل پادگان بود و انصافاً با لشکر هماهنگی و کمک بسیار کرد. شهید صیاد فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت. هم سپاه و هم ارتش، عملاً این فرماندهی را قبول کردند. سنندج آزاد شد و ستاد مشترک ارتش و سپاه در داخل پادگان سنندج به نام ستاد لشکر 28 در روز 24 اردیبهشت، یک روز پس از آزاد‌سازی سنندج در آنجا دایر گردید.» (ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران، شماره 29 و 30، فروردین و اردیبهشت 1387، ص 45، مصاحبه با امیر سرتیپ سید حسام‌الدین هاشمی).

نقش شهید صیاد پس از این تاریخ و در مراحل بعدی عملیات در کردستان که منجر به آزادسازی تمامی محورهای مواصلاتی و مناطق تحت کنترل ضدانقلاب در استان‌های کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه شد، بی‌بدیل است و شهید صیاد مانند عملیات‌های بزرگ دوران دفاع مقدس همچنان نقش بی‌نظیری در انسجام نیروی زمینی ارتش و وحدت این نیرو با سایر نیروهای مسلح، اعم از سپاه و بسیج ایفا کرده است.

 ادامه وضعیت شهید صیاد را از زبان خودش این‌گونه می‌یابیم: «به منظور پاکسازی کامل منطقه از وجود پلید ضدانقلاب با دو درجه موقت (سرهنگی) به فرماندهی غرب کشور انتصاب یافتم و با در کنترل عملیاتی گرفتن لشکرهای 28 کردستان، 81 زرهی، بخشی از لشکر 16 زرهی، تیپ 23 نیروهای مخصوص، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای انتظامی به این مأموریت پرداختم.

به موجب سعایت‌هایی که علیه اینجانب و قرارگاه عملیاتی غرب کشور انجام گرفت، به دستور رئیس جمهور وقت، حیطه فرماندهی من محدود به کردستان و سپس به معزولیت از مسئولیت انجامید و در ضمن به درجه قبل (سرگردی) تنزل یافتم. هم‌زمان جنگ تحمیلی نیز آغاز گشت.

بعد از حدود چهار ماه که به‌صورت افتخاری در ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در معاونت طرح و عملیات انجام وظیفه می‌کردم، از سوی رئیس جمهور جدید (شهید والا مقام آقای رجایی) فراخوانده شده و با اعطای دو درجه (سرهنگی) مأموریت یافتم که با تشکیل قرارگاه عملیاتی شمال غرب کشور و در کنترل عملیات گرفتن لشکر64 ارومیه، لشکر 28 کردستان، تیپ 23 نیروی مخصوص، تیپ 30 گرگان و نیروهای سپاه و ژاندارمری منطقه به آزادسازی دو شهر اشنویه و بوکان بپردازم که الحمدلله ظرف 44 روز مأموریت تحقق یافت.» (صیاد دل‌ها، سرهنگ احمد حسینیا، نشر آجا، چاپ دوم، ‌1379، ص 34)

شهید صیاد و دفاع مقدس

اوج فدارکاری، شجاعت، مدیریت و فرماندهی و اخلاص عمل شهید صیاد در دوران دفاع مقدس ظهور و بروز پیدا می‌کند. شاید بتوان گفت ورود شهید صیاد به عرصه جنگ تحمیلی به‌صورت جدی، از زمان انتصاب ایشان به فرماندهی نیروی زمینی ارتش در نهم مهر 1360 است. هرچند وی پیش از این تاریخ هم به‌هنگام سرپرستی لشکر‌های 28 سنندج و 64 ارومیه، تجربه درگیری با ارتش عراق در جبهه‌های غرب و شمال غرب کشور را داشته است.

شهید صیاد پس از آنکه هواپیمای حامل فرماندهان نیروهای مسلح در هفتم آبان 1360، به‌دنبال پیروزی بزرگ عملیات ثامن‌الائمه، سقوط کرد و این فرماندهان به شهادت رسیدند، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد. به‌دنبال شهادت جانشین ستاد مشترک ارتش (شهید فلاحی)، مرحوم سرتیپ ظهیرنژاد به ریاست ستاد مشترک ارتش و شهید صیاد به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شدند. شهید صیاد بلافاصله پس از انتصاب به مانند دوران حضورش در کردستان، وحدت و همدلی نیروهای مسلح را وجهة همت خود قرار داد و با ایجاد هماهنگی و وحدت کم‌نظیر و به‌کارگیری افسران زبده، دانشمند و طراح ارتش و با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اقدام به طرح‌ریزی مجموعه‌ای از عملیات با عنوان کربلا کرد که این عملیات‌ها در سال دوم جنگ تحمیلی با هدف اخراج دشمن از کشور به اجرا درآمد و کمر ارتش بعثی عراق را شکست. تلفیق، ترکیب و به‌کارگیری نیروهای مردمی که از آموزش پایین و سلاح‌های ابتدایی و انضباط کم برخوردار بودند با نیروهای منضبط،‌ آموزش دیده و مجهز ارتش را می‌توان از شاهکارهای شهید صیاد محسوب کرد و انصافاً اگر فقط همین یک مورد در شخصیت حرفه‌ای او وجود داشت، برای پذیرش وی به‌عنوان یک نابغة نظامی کافی بود. پذیرش فرماندهی نیروی زمینی که در آن زمان بار اصلی جنگ را بر دوش داشت و خود از مشکلات، کمبودها و نواقص فراوانی رنج می‌برد و پس از آن طرح‌ریزی و تصمیم برای اجرای آفندهای متقابل پی در پی به‌منظور بیرون راندن دشمن و انهدام ماشین جنگی او جز در چارچوب نبوغ نظامی قابل تصوّر نیست.

در تاریخ نظامی جهان پیوسته اقدام مارشال فوش در جنگ مارن که با گفتن این جملة معروف «از جناح راست سپاهم به شدت تحت فشار هستم و بخش میانی سپاهم تسلیم شده است و قدرت هرگونه تحرکی از من سلب گردیده؛ موقعیت عالی است! پس حمله می‌کنم.» تحقق پیدا کرد، به‌عنوان یک نشانه و شاخص مهم در اثبات وجود نبوغ نظامی در این افسر فرانسوی مطرح می‌شود. انصافاً اقدام شهید صیاد شیرازی در پذیرش مسئولیت و سپس حملات پی در پی به ارتش تا بن دندان مسلح عراق و مورد حمایت قدرت‌های جهانی نه تنها کمتر از اقدام مارشال فوش نیست، که به مراتب از اهمیت بالاتری برخوردار است و صادقانه باید گفت و پذیرفت که شهید صیاد دارای نبوغ نظامی بوده است. نه هدف این نوشتار و نه مجال کافی برای آن هست که تک‌تک اقدام‌ها و تصمیم‌گیری‌های شهید صیاد را در خلال جنگ تحمیلی و دوران مسئولیت درخشان ایشان بر نیروی زمینی ارتش بشماریم و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، اما دوست و دشمن بر این موضوع اعتراف دارند و آن را تأیید می‌کنند.

سردار سرتیپ پاسدار علی فضلی درباره نقش صیاد در مدیریت و فرماندهی نیروهای مسلح و ایجاد هماهنگی بین آنان می‌گوید: «ما در سپاه به نبرد پارتیزانی معتقد بودیم و برادران ارتشی معتقد به جنگ منظم و کلاسیک بودند و قاعدتاً نزدیک شدن این دو نگاه آسان و ساده نبود، اما به همّت بزرگوارانی چون صیاد شیرازی، این تلفیق و وحدت مبارک شکل گرفت و حاصل آن چندین عملیات غرورآفرین و موفق بود.» (ماهنامه فرهنگی تاریخی شاهد یاران، شماره 29 و 30، 1370، ص 20)

سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید نیز با بیان نقش شهید صیاد و تشریح چگونگی تصمیم‌گیری در مورد مراحل مختلف عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر می‌گوید: «می‌توانیم بگوییم فتح خرمشهر، یادگار تدبیر عالی شهید صیاد شیرازی بود.» (همان منبع، ص 14)

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: «شهید صیاد شیرازی با وحدت بین ارتش و سپاه همه را بسیج کرد و پیروزی و عزت را برای جبهه اسلام و مسلمین رقم زد. این به خاطر تفکر بسیجی گونه و اعتماد به نفس بالای او بود که توانست به موفقیت و پیروزی‌های متعددی در جنگ دست یابد» (همان منبع، ص 15)

شهادت صیاد شیرازی بازتاب وسیعی در رسانه‌های جهان داشت و این بازتاب عمدتاً به لحاظ شخصیت نظامی ایشان و نقشی که در دفاع مقدس ایفا کرده بود صورت گرفت. محبوبیت و وجهة شهید صیاد در بین مردم ایران به حدی بود که حتی رسانه‌هایی که دشمنی و عناد آنها با مردم کشورمان قابل انکار نیست، سعی کردند به نوعی تأسف خود را از ترور و شهادت ایشان نشان دهند و از تروریست‌هایی که پیوسته و به اشکال مختلف حمایت کرده و می‌کنند، اظهار برائت نمایند.

«رادیو «بی. بی. سی» در بخش فارسی شنبه شب خود (21 فروردین) در گزارشی پیرامون شهادت سرلشکر علی صیاد شیرازی، سرخوردگی منافقین از تحولات داخلی ایران را دلیل ترور وی از سوی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) عنوان کرد.»

«شبکه تلویزیونی «سی. ان. ان» در بخش خبری پیش از ظهر شنبه (21 فروردین) خود خبر ترور امیر صیاد شیرازی را اعلام کرد و وی را یکی از معروف‌ترین فرماندهان ارتش ایران در جنگ هشت‌ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نامید.»

«خبرگزاری فرانسه نیز در خبر خود از شهید صیاد شیرازی به‌عنوان «مرد آهنین» جبهه‌های جنگ عراق علیه ایران یاد کرد.» (صیاد دل‌ها، احمد حسینیا، نشر آجا، 1379، ‌ص 262، 263).

شهید صیاد؛ شیر روز، زاهد شب

آنان که از نزدیک و به هردلیل با شهید صیاد حشر و نشر داشتند، او را به‌عنوان نمونه‌ای از یک مسلمان و مؤمن واقعی می‌شناختند که جز به ادای تکلیف به چیز دیگری نمی‌اندیشید و معیار او برای تشخیص تکلیف خود نیز همان ضوابط شرعی و دینی بود.

او عمل به تکلیف را در هر شرایطی بهتر و بالاتر از هر چیز دیگر می‌دانست و به غیر آن فکر نمی‌کرد. او مصداق اَشِدّاءُ عَلَی الکُفارِ وَ رُحماءُ بَیْنَهُم بود. دربارة خصایل اسلامی و انسانی شهید صیاد حرف‌های زیادی گفته و نوشته شده است که ما مجال طرح همه آنها را در این مقاله نداریم و فقط به ذکر چند نمونه اکتفا می‌کنیم.

حجت‌الااسلام و المسلمین سالک دربارة ویژگی‌های مذهبی و اخلاقی شهید صیاد می‌گوید: «آدم بسیار خاکی و متواضعی بود. در جلسات روضه‌ای که ایشان در خانه خود داشت، برایش مهم نبود که امیر مملکت است و مثل یک گماشته، برای مردم کفش جفت می‌کرد؛ این نشئت گرفته از عشق به حضرت اباعبدالله علیه‌السلام و عشق به امام زمان (عج) بود.

…. زندگی‌اش در دو نکته خلاصه شده بود. نکته اول اینکه تسلیم محض حضرت حق بود. نماز شبش ترک نمی‌شد. کم می‌خوابید، زیاد کار می‌کرد. نکتة دوم اینکه تسلیم محض فرماندهی کل قوا، حضرت امام و آقا بود. نظراتش را به امام و آقا می‌داد، اما هر فرمانی می‌دادند، تسلیم محض بود و در برابر آنها از خودش هیچ اراده‌ای نداشت و همین رمز موفقیتش بود.» (ماهنامة فرهنگی تاریخی شاهد یاران، شماره 29، 30، 1378، ص 49)

به‌منظور حسن ختام و در تأیید گفته‌های آقای سالک، به ذکر خاطره‌ای از شهید صیاد که خود شاهد آن بوده‌ام می‌پردازم:

تیرماه 1362 عملیات والفجر 2 در منطقه پیرانشهر به اجرا درآمد. قرار شد یک گردان از تیپ ویژة شهدای سپاه (به فرماندهی شهید محمود کاوه) از جناح چپ منطقه با عملیات (بال برد) در دامنة ارتفاعات کدو پیاده شده و سپس به ارتفاع 2519 تک کنند و این ارتفاع را که در عمق تقریبی 18 کیلومتری داخل خاک عراق بود، تصرف نمایند. بنده هم به‌عنوان دیده‌بان نفوذی توپخانه در این عملیات حضور داشتم. پس از پیاده شدن نیروها در دامنه ارتفاعات کدو، من به اتفاق شهید کاوه و شهید علی قمی (معاون وی) جلوتر رفتیم. من برای اجرای ثبت تیر، خود را به بالای ارتفاعی رساندم و بر روی ارتفاع 2519 ثبت تیر کردم. به‌هنگام ثبت تیر، دشمن متوجه حضور ما شد و چند گلوله توپ به آن محل شلیک کرد که یکی از گلوله‌ها بر بالای تپه و نزدیک من به زمین اصابت کرد و دچار موج گرفتگی شدم. شب هنگام شهید صیاد که در آن زمان فرمانده نیروی زمینی بود، شهید حسن آبشناسان و چند نفر دیگر از فرماندهان ارتش و سپاه نیز خود را به آن محل رساندند و بحث‌ها و تبادل نظرهایی انجام گرفت. من هم به‌دلیل موج گرفتگی در داخل یک کیسه خواب در زیر صخره سنگی در حال استراحت بودم. دشمن هم که متوجه حضور نیروهای ما در منطقه شده بود، آن منطقه را به‌صورت پراکنده زیر آتش توپخانه و خمپاره قرار می‌داد. حدود ساعت 2 یا 3 شب بود که از صدای گفت‌وگویی بیدار شدم. یکی از برادران بسیجی در نزدیکی محلی که من بودم مشغول نگهبانی بود. شنیدم شهید صیاد به او می‌گوید: برادر! در قمقمه‌ات آب هست؟ او پاسخ داد: بله! شهید صیاد دوباره پرسید: اگر این آب را به من بدهی، آب دیگری در دسترس هست؟ او گفت: بله! در همین نزدیکی یک چشمه هست که از آنجا آب برمی‌داریم. سپس شهید صیاد از او خواهش کرد که آب قمقمه‌اش را به او بدهد و بعد با آن آب وضو گرفت و به نماز شب ایستاد. شهید صیاد، یعنی فرمانده نیروی زمینی در آن زمان، کیلومترها به داخل خاک دشمن آمده بود و در آن شرایط نماز شبش ترک نشد.

انصافاً‌ قلم از بیان سجایای اخلاقی و منش‌های انسانی و مدیریت و فرماندهی این افسر رشید ارتش اسلام عاجز است.

این‌گونه است که بنیان‌گذار فقید جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام (رحمه‌الله‌علیه) در پیام مورخ 11 مرداد 1365 خود می‌فرمایند: «سرهنگ صیاد شیرازی با تعهد کامل به اسلام، در طول دفاع مقدس از هیچ خدمتی خودداری نکرده است ..»

همچنین مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا در پیام مورخ 21 فروردین 1387 که به مناسبت شهادت وی صادر شد، فرموده‌اند: «امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزکار، سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید…… سرزمین‌های داغ خوزستان و گردنه‌های برافراشته کردستان، سال‌ها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه‌های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است…. اینجانب شهادت این بنده برگزیده خدارا به ملت ایران، به‌خصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهه‌های نور و حقیقت و به خانواده گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت می‌گویم و صمیمی‌ترین درود خود را بر روح پاک او و خون به ناحق ریختة او نثار می‌کنم.»

سوتیتر:

شهید صیاد از نظر علمی و دانش نظامی نیز یکی از بهترین‌های ارتش بوده است و به همین دلیل در سال 1351، به منظور طی دوره، بالستیک هواسنجی توپخانه به کشور آمریکا اعزام شده است.

سرتیپ سید حسام هاشمی:

من و شهید صیاد به آقای کوششی گفتیم شما بمان و ما دو نفر رفتیم آنجا. کم‌کم، همه فرماندهی شهید صیاد را پذیرفتند. عملیات آزاد‌سازی سنندج 20 روز طول کشید. 20 روز جنگ، یک کتاب است،

سردار سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید نیز با بیان نقش شهید صیاد و تشریح چگونگی تصمیم‌گیری در مورد مراحل مختلف عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر می‌گوید: «می‌توانیم بگوییم فتح خرمشهر، یادگار تدبیر عالی شهید صیاد شیرازی بود.»

حضرت امام (رحمه‌الله‌علیه):

«امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزکار، سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید……

مقام معظم رهبری:

اینجانب شهادت این بنده برگزیده خدارا به ملت ایران، به‌خصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهه‌های نور و حقیقت و به خانواده گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت می‌گویم و صمیمی‌ترین درود خود را بر روح پاک او و خون به ناحق ریختة او نثار می‌کنم.»

پیوندهای مفید

Islamic republic of iran armyIslamic republic of iran armyIslamic republic of iran air forceIslamic republic of iran air defence
sign