banner

به مناسبت 24 اسفند سالروز انفجار بمب در نماز جمعه تهران

تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۴

حماسه حضور در نماز جمعه

فرشاد نژادخیر

“شما مى آیید نماز جمعه را مى زنید، نماز جمعه را که مى زنید خیال مى کنید ملت ما عقب مى نشیند! مى بینید که در نماز جمعه چه کردند. این یک مطلبى است گفتنى، تاریخى، تا کسى نبیند آن جا را، آن منظره را نبیند، باورش نمى آید که زن و بچه اش تو بغلش است، مرد بچه اش ‍ پهلویش است، هیچ حرکت نکنند، این همه فشار، هیچ حرکت نکند”. امام خمینی (ره)1

انقلاب اسلامی ایران از پدیده ی شوم ترور و تروریسم آسیب های فراوان دیده است. منافقین و به اصطلاح طرفداران خلق! با ترور شخصیت های انقلابی و مؤمن همچون مطهری، قرنی، شهید مظلوم بهشتی، رجایی، باهنر، مفتح…و حتی زنان و مردان و سالخوردگان بی گناهی که تنها جرمشان ایمان به اسلام و انقلاب، و یا شرکت در راهپیمایی ها و نماز جمعه ها بود، سعی کردند انقلاب را تضعیف کنند. یکی از این جنایات و همکاری های نزدیک بین منافقین و رژیم بعث عراق ، انفجار بمب در نماز جمعه ی تهران بود. در زمانی که رژیم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه برحذر می داشت و تهدید به بمباران و موشک باران نماز جمعه می کرد، منافقان نیز بیکار ننشسته و با یک طرح از قبل تعیین شده، نماز جمعه ی تهران را در 24 اسفند 1363، به خاک و خون کشیدند و عدّه ای از نمازگزاران مؤمن را مظلومانه شهید کردند. نماز پرشکوه آن هفته ی تهران در ایام ولادت حضرت فاطمه زهراعلیها السلام و با حضور برادران و خواهران مسلمان در دانشگاه تهران و خیابان های اطراف آن به امامت ریاست جمهوری وقت آیت الله خامنه ای، برگزار شد. در این انفجار که در ساعت 12:29 دقیقه صورت گرفت، 14 نفر شهید و 88 نفر مجروح شدند.
یکی از شاهدان عینی که خود از کارکنان نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران است میگوید:" صدام خیلی تلاش کرد تا بتواند نماز جمعه تهران را ولو یکبار هم که شده بمباران کند تا مردم را از رفتن به این نماز دشمن شکن منصرف و نماز جمعه ها را خلوت کند، اما پوشش و گشت هوائی هوشیارانه خلبانان تیز پرواز نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آسمان تهران به ویژه روزهای جمعه و همچنین حلقه های پدافندی منظور شده در اطراف تهران که خود بنده هم در یکی از این مواضع اطراف ورامین برای مدتی مأمور بودم اجازه چنین کاری را به هواپیماهای متجاوز بعثی نداد وغیر از چند بار بمبارانهای کور که با استفاده از هواپیماهای MIG-25 و پرتاب بمبها از مسافت دور انجام شد در این خصوص توفیقی نداشتند و لذا صدام ناچار شد از عوامل خود فروخته منافقین استفاده کند و مواد منفجره را در زیر انداز بزگی جا سازی نموده و در وسط زمین چمن دانشگاه تهران در صفوف به هم فشرده نماز گزاران منفجر نموده و تعدادی را به خاک و خون بکشاند، من معمولاً در قسمت زمین چمن نماز می خواندم ولی آن روز دیر تر رسیدم و در محوطه جلو داننشکده ادبیات نزدیک مجسمه فردوسی نشسته بودم که بمب منفجر شد. شدت انفجار به حدی بود که تکه های نفجر شده بدن نماز گزاران به آسمان پرتاب شد و تکه ای که خیلی چرب بود و فکر میکنم تکه ای از مغز بود روی لباس من افتاد و بعد از چن بار شستن لکه چربی آن  زایل شد. علیرغم شدت انفجار در حالیکه مقام معظم رهبری مشغول ایراد خطبه بودند و از شدت موج انفجار یکی دو قدم عقب تر رفتند و بلافاصاصله به پشت تریبون برگشتند و در بین شعار های کوبنده مرگ بر آمریکا و مرگ بر منافق نماز گزاران به ادامه خطبه پرداختند و بعد از اقامه نماز ما برای دیدن محل انفجار رفتیم که با فرو رفتگی حدود 30 تا 50 سانت به ابعاد حدود 1 در 5 متر مواجه شدیم، البته امداد گران و تعدادی از نماز گزاران تا آن موقع اجساد شهدا را جمع آوری کرده بودند." 2
 مقام معظم رهبری حضرت آیت‏اللَّه خامنه‏ای که در آن زمان در مقام ریاست جمهوری و امامت جمعه تهران در حال ایراد خطبه‏های نماز بودند، پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هیچ گونه تزلزلی به خطبه‏ها ادامه دادند و این امر موجب تقویت روحیه ضداستکباری نمازگزاران و امت شهید پرور ایران گردید. رژیم عراق که قبلاً اصابت موشک های دور برد ایران به شهرهای کرکوک و بغداد را انفجار بمب تجربه کرده بود، در یک هماهنگی ناموفق با عوامل ضد انقلاب داخلی، قصد داشت به هنگام انفجار بمب در صفوف نمازگزاران در دانشگاه تهران، هواپیمایش را در ارتفاع بالا به حریم هوایی تهران اعزام داشته و ادعا کند که صدای انفجار، ناشی از بمباران تهران بوده است. اما با تأخیر ورود هواپیمای عراقی به آسمان تهران و انفجار بمب، نیم ساعت قبل از آمدن هواپیما ها، این توطئه تبلیغاتی با شکست مواجه شد و هواپیماهای عراقی نیز با آتش به موقع و قدرتمند پدافند هوایی متواری شدند. در این واقعه تعدادی از نماز گزاران به اسامی سید محمد شاه مرادی، سید مجید محمدی، لطفعلی عرفانی، ابراهیم سیاهی عروجی، سید مهدی رضوی نیا، محمد حاجی هاشمی، رجبعلی تلکانی، پرویز شعبانی، عباس رایگان، زکریا فرجی بیگی، مهدی ابراهیمی، محمد غفاری، حاج مجتبی توانگر دهقان، علی احمد پور فیروز آبادی و محسن ظهیری به شهادت رسیدند. مجروحان واقعه نیز به بیمارستان های مصطفی خمینی، فیروزگر، سمیه، سینا، امام خمینی و دکتر شریعتی منتقل شدند.
حاج فضل الله فرخ از اعضای ستاد اقامه نماز جمعه در این باره می گوید:
« در آن زمان صدام هر هفته تهدید می¬ کرد که نماز جمعه تهران را می خواهد بمباران کند. هر وقت که این اعلان می¬ شد، نمازجمعه شلوغ‌تر می‌شد و حتی از شهرستانهای امن هم به نماز جمعه تهران می آمدند. جالب این که هر وقت که از شهرستان های امن نمازگزار داشتیم بمباران نبود. عده‌ای کفن‌پوش در نمازجمعه می‌نشستند و شعار می‌دادند که ما آماده‌ایم. آن هفته‌ای که انفجار پیش آمد، از همان هفته هایی بود که صدام گفته بود نمازجمعه را می‌زنیم. که ما هم البته منتظر بمباران بودیم. احتمال80-90% هم می‌دادیم که موشک بزند. چون او که ترسی از این چیزها نداشت. بارها هم شده بود که هواپیماهایش هم اطراف نمازجمعه می‌آمد و ضدهوایی روی پشت بام ها و در میدان فلسطین و اطراف میدان انقلاب از نماز جمعه مراقبت می کرد. روز حادثه، روزی بود که صدام خیلی جدی گفته بود که ما نمازجمعه را می‌زنیم. من پشت جایگاه نشسته بودم یک دفعه صدای یک انفجار مهیب آمد. بلند شدم بالا را نگاه کردم دیدم که چیزهایی از بالا پایین می‌ریزد. اول خوشحال شدم. حدس زدم که قطعات هواپیمای دشمن است که پایین می ریزد. ولی وقتی روی زمین آمد، دیدم قطعات بدن انسان است و بمب چنان به شدت این بدنها را هوا برده بودکه به اطراف پخش می¬ شد. اما بلافاصله فهمیدیم که این انفجار ناشی از بمب گذاری در محل نماز بوده است. ما همیشه جلوی درهای ورود و خروج بازرسی کامل داشتیم. هیچ چیز را نمی¬ تواستند با خودشان حمل کنند، بنابراین بمب را به صورت جانماز به داخل آوردند چون فقط آوردن جانماز مجاز بود. البته سعی بمب گذار بر این بودکه بمب را نزدیک جایگاه، که عده‌ای از مسئولین یا خود امام جمعه بود بگذارد که همگی صدمه ببینند. اتفاقاً امام جمعه آن هفته خود آیت الله خامنه¬ ای بودند. ایشان غالباً از جبهه یکسره به نمازجمعه می‌آمدند. چون بمب گذار از بازرسی دوم نتوانسته بود عبور کند و فاصله اش با جایگاه زیاد بود بمب را در قسمت انتهایی زمین چمن گذاشته بود. جالب است که آن روز کسی فرار نکرد و امام چند بار در صحبت هایشان به این مسئله اشاره کردند که من زمانی که تلویزیون را نگاه کردم، دیدم که با وجود این که بمب منفجر شد ولی یک نفر نرفت و همه نشستند و امام جمعه با صلابت صحبتهایش را ادامه داد و آهنگ صدایش عوض نشد. مردم هم سر جایشان نشستند فقط شعار دادند: حسین حسین شعار ماست ، شهادت افتخار ماست. ما پس از انفجار به افرادمان گفتیم همه سر جایتان باشید. هیچ کسی دخالت نکند. فقط یک عدة خاصی شروع به جمع‌آوری شهدا و مجروحین کردند. مردم هم خطبه¬ ها را گوش کردند و نماز را خواندند. 14 نفر آن روز شهید و عده زیادی مجروح شدند. آیت الله خامنه¬ ای فرمودند، برای ختم شهدا حجت الاسلام فلسفی را دعوت کنید، که از طرف ایشان مجلس ختمی در مسجد ارگ برگزار شد.
سخنان وزیر کشور وقت در مورد این حادثه
حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری وزیر کشور وقت در 25 اسفند 1363، در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: بر اثر انفجار یک بمب 15 پوندی در صفوف نمازگزاران جمعه ی تهران تعداد 14 تن شهید و 88 نفر مجروح شده اند.
و در تشریح حادثه گفت:
« از قبل صدام تهدید کرده بود که نماز جمعه ی شهرهای تهران، تبریز و اصفهان را مورد حمله قرار خواهد داد و نمازگزاران با علم و آگاهی از چنین تهدیدی روز جمعه پر شورتر از همیشه در صفوف نماز جمعه حاضر بودند و از سوی دیگر امام جمعه ی محترم تهران آقای خامنه ای- رییس جمهوری- با احتمال خطر شرکت کردند، چرا که ایشان معمولاً دو هفته پی در پی تشریف نمی آوردند. ولی علی رغم تهدیدات صدام، ایشان تشریف آوردند و این پیوند و هماهنگی مردم با مسؤولان را می رساند که در همه ی صحنه ها مانند جنگ در کنار هم هستند. ما می بینیم از طرفی شهید مظلوم بهشتی و یا رییس جمهور ما رجایی در کنار مردم کوچه و بازار به شهادت می رسند و نکته ی دوم این است که انسان هماهنگی بین ضدِ انقلاب و حکومت عفلقی عراق را در گذشته لمس و احساس می کرد. اما نه به این حد که روز جمعه احساس شد و این ارتباط تنگاتنگ بود که حکومت بغداد احتمال می داد که نمی تواند نماز جمعه را به وسیله ی موشک و یا بمباران بزند، چرا که هم پدافند هوشیارانه عمل می کند و هم نیروی هوایی حضور فعال دارد و به این ترتیب احتمال موفقیت نمی داد و روی این اصل با مزدوران داخلی و ضدِ انقلاب عمل، رذیلانه انفجار روز جمعه را هماهنگ کرد و ضدِ انقلاب روز جمعه بمبی را در میان نمازگزاران عاشق که احتمال خطر را می دادند، منفجر کردند که 14 نفر را به شهادت رساندند و 88 نفر را مجروح کردند. از این 88 نفر در حدود 40 نفر مجروح سرپایی بودند و بقیه بستری شدند. جالب این که با این هماهنگی ضدِ انقلاب داخل و بغداد این حادثه رخ داد، دیدیم مردم نه تنها صحنه را ترک نکردند بلکه با شور و هیجان فوق العاده و با شعاری که می دادند، «ما به این جا آمدیم، بهر شهادت» ما را منقلب کردند و شاید در طول تاریخ سابقه نداشته باشد در اجتماعی هزاران نفر جمع شده باشند و انفجاری به این عظمت رخ دهد، این تعداد انسان را شهید و مجروح کند، اما مردم بمانند و خطیب خطبه را ادامه دهد و سخنرانی ادامه یابد. قراینی در دست داریم که نشان می دهد کار، کار منافقین است و به غیر از آن ها هم گروهک دیگری نمی تواند انجام دهد. البته ما پیش بینی می کنیم در اعلامیه هایشان این امر را انکار کنند و این جنایت را تکذیب کنند. اما با قراینی که در دست داریم، این جنایت کار منافقین است»

منابع:
1.    صحیفه نور جلد 19، ص 124 و 125
2.    خاطرات سرهنگ احمد جنتی محب افسر بازنشسته نیروی هوائی ارتش ج.ا.ا
3.    آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی
4.    روزنامه کیهان 25/12/63  و 26/12/63
5.    خطبه های نماز جمعه 24/12/1363، روزنامه ی جمهوری اسلامی، شنبه 25/12/1363

پیوندهای مفید

Islamic republic of iran armyIslamic republic of iran armyIslamic republic of iran air forceIslamic republic of iran air defence
sign