
ارتش در فاو(عملیات والفجر8) (47)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۷
فصل سوم دستاوردهای آموزشی
1. نکات مثبت
الف – شرکت در طرح فریب تاکتیکی
پوشش و فریب تاکتیکی کلیه اقداماتی است که به منظور پوشیده نگاه داشتن طرحها و گمراهی دشمن انجام میگردد و روشهای ان عبارتند از: تکهای فریبنده، نیرنگها، دستبرد، تظاهرات و تکهای پشتیبانی.
در اهمیت پوشش و فریب تاکتیکی همین بس که سون تزو در کتاب «هنر جنگ» خود، همه هنر جنگ را بر اساس فریب و اغفال استوار دانسته است. بر این اساس شرکت یگانهای توپخانه در طرح پیروزمندانه فریب تاکتیکی از یک هفته الی 10 روز قبل از عملیات آغاز گردید روش کار این بود که در آغاز روز آتشبارهای تیر بدون رعایت اصول حفاظتی به منطقه عمومی شلمچه حرکت مینمودند و با تهیه مواضع فریبنده و درپاره اوقات با تیراندازیهای ایذائی و ثبت تیرهای آشکار سعی در جلب توجه دشمن میکردند و در پایان روز و شب هنگام با رعایت کامل اصول حفاظتی به مواضع اصلی خود بر میگشتند، این اقدام سبب گردید که دشمن تک قریبالوقوع رزمندگان را در منطقه شلمچه پیشبینی نماید تا آن جا که بعضی از یگانهای خود را به این منطقه گسیل داشت.
در پایان نامه یکی از مسئولان توپخانه سپاه در عملیات والفجر8 (سرهنگ پاسدار نوشادی) آمده است:
برای اجرای عملیات با توجه به اصل غافلگیری ضرورت داشت تا طرح فریبی برای دشمن به مورد اجرا گذاشته شود،به همین منظور در منطقه عملیاتی بدر (هور) طرح فریب به اجرا گذاشته شد که توپخانه نیز در این باره برنامههایی را به عهده داشت. گردانهای توپخانه ارتش جمهوری اسلامی در منطقه در مواضع انتظار استقرار داشتند، سپس ترددهای خود را در این منطقه با جابجائی آتشبارها افزایش دادند، اقدامات توپخانه در طرح فریب به شرح زیر انجام گرفت:
ـ حرکت ستونهای توپخانه در روز با طول زیاد ستون.
ـ استقرار توپخانهها در مواضع انتظار هور.
ـ جابجائی آتشبارها.
ـ احداث مواضع.
ـ اقدام به ثبت تیر با گلولههای فسفر سفید
ـ برقراری دکلهای دیدبانی
در سایه این طرح فریب بود که به لطف خداوند این طرح با موفقیت روبرو شد.
ستوانیکم مهربان کاظمزاده که در عملیات والفجر8 به عنوان رئیس توپ در گردان 368 توپخانه شرکت داشته است در بخشی از خاطرات خود چنین نقل میکند:
«… ما قبل از عملیات چند تغییر مکان دادیم و اقدام به ثبت تیر کردیم و کاری انجام دادیم که دشمن را متوجه خود کنیم این کار از نظر حفاظتی صحیح به نظر نمی رسید اما بعدها معلوم شد این کار برای جلب توجه دشمن و فریب او بوده است تا شاید دشمن فریب بخورد و نیروهایش را از جای دیگری که محل مورد نظر ماست جابجا کند و خود را آماده حمله از محلی غیر از منطقه اصلی کند.»
نامبرده در جواب این سئوال: آیا چنین واقعهای اتفاق افتاد؟ میگوید:
” به لطف و کرم خداوند و درایت و کاردانی همکاران، دشمن کاملاً فریب خورد“.
ب – تنوع و کثرت یگانها:
با نگرش به فهرست یگانهای توپخانه تلاش اصلی و تلاش پشتیبانی پیدا است که نزاجا با شرکت دادن 3/2 از ظرفیت آتش خود (34 گردان توپخانه از انواع کالیبرهای مختلف و دو قرارگاه گروه) توان آتش بینظیری را برای اینعملیات فراهمنمود، که هیچگاه درجنگ ناخواسته ایران و عراق سابقه نداشت، ایناقدام بیسابقه آنهم در یکمنطقه محدود با عرض 30 الی 40 کیلومتر آنچنان مؤثر افتاد کهتوپخانههای دشمن تقریباً در طول عملیات خنثی شدند و پاتکهای دشمن قبل از رسیدن به خطوط تماس تقریباً کارآئی خود را از دست میدادند. به باور کارشناسان و فرماندهان نزدیک به جبهه فاو، یگانهای پاتک کننده دشمن قبل از رسیدن به خطوط درگیری تقریباً 40 الی 60 درصد از توان رزمی خود را به علت حجم آتش و دقت تیر یگانهای توپخانه از دست میدادند، در نتیجه شکست این پاتکها از قبل تضمین شده بود. توجه به پارهای مدارک و گفتههای متنوع به ما کمکمیکند که اهمیت پشتیبانیآتش در رزم را به طور عملی درک نمائیم.
در کتابچه تخصصی دانشکده فرماندهی و ستاد که عملیات والفجر8 را تحلیل کرده است آمده است:
«از ویژگیهای عملیات والفجر8 آتش زیاد نیروهای خودی بود که با 30 گردان توپخانه انجام میشد به طوری که واحدهای عراقی وقتی به پای کار می آمدند 40% از استعداد خود را از دست میدادند.»
و یا در نمونه دیگری از کتاب خرمشهر تا فاو چنین میخوانیم:
«حجم وقدرت آتشتوپخانه آنچنان کوبنده و اثربخش بود که یکی از فرماندهان خطمقدم دشمن زبان به اعتراف میگشاید و میگوید: وضعیت ما بسیار بد و سخت میباشد، آتشتوپخانه روی ما، بسیار مؤثر و تلفات نفرات با شمارش دقیقه افزونتر میشود، فعلاً در مواضع خود مقاومت میکنیم ولی به داد ما برسید.»
و یا در جائی دیگر از قول یک تحلیلگر که عملیات والفجر8 را در فاو ارزیابی میکند زیر عنوان آتش سنگین توپخانه آمده است:
«در جریان حملات دشمن در محورهای ساحلی و میانی آتش توپخانه، نقش ویژهای را در انهدام و عقب زدن نیروهای دشمن داشت زیرا نیروهای آنها از آخرین نقطه عقبه خود، که از محور امالرصاص عبور میکردند تا خط تماس در فاو زیر دید و تیر نیروهای خودی قرار داشتند. شدت آتشخودی بر روی دشمن، بهحدی بود که تابوتوان مقاومت را از آنها، سلب میکرد. نیروهای عراقی که در طول 5 سال جنگ، باچنین آتشی کمتر مواجه شده بودند، بهشدت روحیه خود را باخته، بهطوری که فرمانده یکی از تیپهایدشمن میگوید:
“ آتش توپخانه دشمن (ایران) وسیع و بسیار سنگین و مؤثر است. تعداد 6 دستگاه تانک از کار افتاده است، توان رزمی به شدت پایین آمده، که بر اثر درگیری و آتش سه روز گذشته میباشد.توپخانههای دشمن (ایران)آزاد هستند. خواهش ما این است که آتش متقابل، روی منابع آتش دشمن زیاد شود تا از حجم آنها کاسته شود ”.
در چنین وضعیتی و با توجه به پاتکهای متوالی دشمن و شکست آنها و انهدام قابل توجه نیروهایش، روحیه ارتش عراق به شدت متزلزل گردید، به طوری که چند تن از فرماندهان رده بالا، خود را تسلیم نیروهای اسلام کردند.»
و یا سرباز عراقی که از نزدیک شاهد آتش پر حجم توپخانه بوده، تحت شرایط مطلوب بازجوئی که نشان دهنده، رعایت اصول بینالمللی رفتار با زندانیان جنگی و اخلاق اسلامی مسئول بازجوئی قرارگرفته در جواب سئوالی به بازجو با بذله گوئی میگوید:
آقا بارون می بارید و بازجو میگوید در این چند روز هیچ بارانی نیامده است و اسیر در حالی که دستهایش را به هوا کرده بود گفت: “چرا بارون میبارید، اما بارون گلوله که خیلی تندتر از بارون و شاید هم رگبار.“
تمام این تحلیلها، نقل قولها و اعترافات نشان میدهد که حجم آتش توپخانه نقش ارزنده و تعیینکنندهای در عملیات فاو داشته و موفقیت چشم گیر عبور از رودخانه خروشان اروندرود و تصرف شهر بندری فاو بدون وجود پر صلابت و مقتدر یگانهای توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران امکان پذیر نبوده است و انصاف است قلمهایی که در این راستا به تحلیل می پردازند از پرسنل فداکار، توانمند و خردمند توپخانه که پیروزی را رقم زدهاند تمجید نمایند و حداقل در حد خسته نباشید از آنان تقدیر و تشکر گردد.
منبع : عملیات والفجر8(ویراست دوم)، اسدی، هیبت الله، 1400، ایران سبز، تهران
