ارتش در فاو (عملیات والفجر8) (13)
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۲۲
بخش یکم: نیروی زمینی ارتش در والفجر8
بخش یکم: نیروی زمینی ارتش در والفجر8
به عنوان آخرین گفتار
با نگاهی کوتاه به بند ماموریت دستور عملیاتی قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، تدبیر عملیاتی فرماندهی نزاجا، دستورات شفاهی فرماندهی نزاجا به قرارگاه جنوب برای پیش بینی طرح پوشش و فریب، دستورات جز به جز شمارههای 25 و 26 قرارگاه جنوب و جابجاییهایی که نزاجا از آغاز عملیات والفجر8 انجام داده است و …، این واقعیت رخ مینمایاند که:
نزاجا نقش ارزنده ای در فریب دشمن داشته است و عملیات پوشش و فریب یگانهای نزاجا آنچنان به واقعیت نزدیک بود که دشمن منطقه فاو را به عنوان محور اصلی عملیات درک ننموده به طوری که بیشترین توان خود را متوجه مناطق دیگری غیر از منطقه تک اصلی والفجر8 می نماید، و همین اشتباه دشمن به رزمندگان سپاه پاسداران به عنوان تک اصلی فرصت می دهد با خیال آسوده تر شبانگاه از رودخانه خروشان اروندرود عبور نموده و شهر بندری فاو را تصرف نمایند و بر خلاف معمول در روزهای اول و دوم عملیات پاتکهای دشمن به علت عدم پیشبینی در نگهداری احتیاط کافی آنچنان که باید موثر واقع نمیشود و رزمندگان توانمند در همین فاصله، مواضع خود را در غرب فاو و دریاچه نمک گسترش و تحکیم میبخشند.
صحت این نتیجه گیری به خوبی در مدارک و اسناد منتشر شده و اظهار نظر عوامل دشمن و مصاحبه با رزمندگان درگیر عملیات به خوبی آمده است که پاره ای از آنها به شرح زیر نقل میگردد:
الف ـ در تحلیلی که به وسیله استادان دانشکده فرماندهی و ستاد درباره عملیات والفجر8 (فاو) کردهاند در بند غافلگیری آمده است:
با توجه به مطالب فوق و نتایج شناسائیهای به عمل آمده قبل از شروع عملیات و نیز اطلاعات بدست آمده از عکس هوایی مورخه 27/10/64 از منطقه غرب اروند نتیجه گیری می شود که دشمن در غرب اروند به طور 100% غافلگیر گردید و با توجه به مقدورات شنود، عکسهای ماهواره ای، همکاری کامل سازمان منافقین، وجود ستون پنجم، مبادله اطلاعات از طریق دیپلماتیک، عوامل نفوذی باید موفقیت در اصل غافلگیری را مرهون دو عامل زیر بدانیم:
(1) رعایت حفاظت اطلاعات و مدارک و اسناد توسط رزمنده سپاه پاسداران در حد ممتاز.
(2) اجرای عملیات فریب مانند تمرکزات و ادامه فعالیتهائی که در منطقه شرق عماره و شرق بصره توسط نزاجا و سپاه پاسداران.
ب ـ یکی از مسئولین اداره توجیه سیاسی عراق در تاریخ 14 بهمن ماه 1364 یعنی فقط شش روز قبل از شروع عملیات اظهار میدارد:
“حمله ایرانیها به منظور قطع جاده بغداد ـ بصره و ایجاد شکاف بین سپاههای 4 و 6 یعنی اهدافی که قبلاً بدان دست نیافتهاند در منطقه هورالهویزه صورت خواهد گرفت.”
پ ـ یکی از مسئولین اطلاعات ستاد کل ارتش عراق چند روز قبل از شروع عملیات در بازدید خود از جبهه فاو در جمع فرماندهان عراق اظهار می دارد:
“در منطقه غـرب اروندرود تهدیدی از سوی ایران وجود نداشته لذا ممکن است تعدادی یگان دیگر علاوه بـر آنچـه تـا کنـون از ایـن منطقـه بـرداشت شده، به منطقه سپاه 6 در شرق دجله اعزام گردد”.
ت ـ اما شیرینترین و در عین حال موثقترین نقل قول از عالیترین مقام اطلاعات نظامی عراق (وفیق السامرائی، مدیر اطلاعات نظامی) است که به تبعیت از وظیفهاش به طور اصولی بایستی مسائل اطلاعاتی جنگ را لحظه به لحظه پیگیری نماید تا حداقل از غافلگیر شدن جلوگیری کند ولی با جسارت تمام زبان به اعتراف میگشاید و می گوید:
“ضربه سقوط فاو برای رهبران عراق و سرویس اطلاعات غافلگیرانه بود، اولین عملیاتی که ایرانیها اصل غافلگیری را به صورت کامل در آن به اجرا گذاشته بودند، سقوط فاو بود”.
همچنین در جای دیگر از همین کتاب آمده است:
“اصل غافلگیری به ایـرانیها کمک کرد تا فاو را که یک شهر کوچک و متروکه بود به اشغال خود درآورند.”
(البته متروکه بودن و کوچک بودن شهر فاو را دشمن به عنوان جنگ روانی و تبلیغاتی مطرح نمود).
4 ـ شرکت به عنوان تک پشتیبانی
تدبیر کلی عملیات در رده قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)، آن بود که دو قرارگاه اجرایی سپاه و ارتش به نامهای خاتم1 و خاتم2 هدایت عملیات را با عنوان تلاش اصلی و تلاش پشتیبانی به صورت مستقل عهده دار شوند.
در کتاب تاریخ جنگ تحمیلی ایران و عراق در این باره نوشته شده است:
…” قرارگاه خاتم2 متشکل از لشکرهای 21، 77 پیاده و لشکرهای 81، 92 زرهی و تیپ55 هوابرد و 27 گروهان بسیج در منطقه شلمچه و کوشک (شرق بصره) حمله می کرد و نیروهای دشمن را در شرق بصـره درگیـر می نمود و عملیات تلاش اصلی را در شبه جزیره فاو تسهیل میکرد”.
سردارحسین علایی می نویسند:
قرار بود همزمان با عملیات سپاه در منطقه فاو، ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز در هر منطقهای که توانایی دارد، با لشکرها و تیپهای سازمانی خود به اجرای تک مستقل بپردازد. لذا به طرحریزی عملیات مورد نظر خود اقدام کند. بنابراین تک در محور پاسگاه زید تا شلمچه که در دستور کار ارتش قرار گرفته بود، به عنوان تک پشتیبانی برای عملیات سپاه در فاو به حساب میآمد. البته اجرای عملیات سپاه در فاو نیز متقابلاً نقش تک پشتیبانی برای عملیات ارتش را ایفا میکرد. قرار بود که اگر هر یک از این عملیاتهای ارتش یا سپاه در منطقه خود موفق شد، به عنوان تلاش اصلی عملیات قلمداد شود و محور بعدی به عنوان تک پشتیبانی به حساب بیاید. پیشروی نیروهای ایران در محور شلمچه به دلیل نزدیکی آن به شهر بصره برای دشمن بسیار خطرناک تلقی میشد. بنابراین چنانچه یگانهای ارتش ایران میتوانستند خط مقدم دشمن در این ناحیه را تصرف کنند و حتی اندکی در آن پیشروی کنند، این اقدام باعث عدم جابهجایی فوری واحدهای ارتش بعثی به سمت منطقه تلاش اصلی در فاو میشد و یک تک پشتیبانی به حساب میآمد. البته تک ارتش در محور شلمچه موفقیت لازم را نداشت و واحدها علیرغم تلاش در خط، نتوانستند خط دشمن را بشکنند. در نتیجه پیشروی چندانی در این جبهه صورت نگرفت. لازم به ذکر است که تعدادی از گردانهای سپاه برای اجرای این تک در شلمچه در اختیار نیروی زمینی ارتش بودند. این عملیات بیش از 48 ساعت ادامه نیافت و عملاً نتوانست انتظاری را که از آن میرفت، پاسخ دهد.
به هر حال تک تلاش پشتیبانی (مستقل از تک تلاش اصلی) با رمز یا فاطمة الزهرا، یا فاطمةالزهرا، یا فاطمةالزهرا، ادرکنی همزمان با تک تلاش اصلی آغاز و اولین پیام از طریق قرارگاه عملیاتی کربلا به شرح سند شماره 2 به قرارگاه خاتم 2 ارسال میگردد.
منبع : عملیات والفجر8(ویراست دوم)، اسدی، هیبت الله، 1400، ایران سبز، تهران